مطالب پیشنهادی:

تیم بهتری بسازید!( قسمت‌ دوم؛ مردم‌گراها و تفکرگراها)

بر طبق مدل تیم‌سازی بِلبین و تطبیقِ آن با تیپ‌های MBTI

در قسمت اول این مقاله، ما کمی درباره‌ی تاریخچه‌ی این‌که چطور دکتر مِرِدیت بِلبین مدلِ تیم‌سازی خودش را ساخت صحبت کردیم، تعریفی از نقش‌های عمل‌گرا در این مدل ارائه دادیم و درباره‌ی تیپ‌های شخصیتی مایرز و بریگز هم که برای آن نقش‌ها مناسب هستند، حرف زدیم.

در این مقاله، به شش نقشِ باقی‌مانده، و تیپ‌های شخصیتی‌‌ای که با این نقش‌ها مطابقت دارند، می‌پردازیم.

نقش‌های مردم‌گرا

هماهنگ‌کننده‌ (CO)

همان‌طور که از نام این نقش پیدا است، هماهنگ‌کننده‌ها کاندید‌هایی عالی‌ برای برعهده گرفتنِ نقش سنتی رهبر یا رئیس هستند. اگرچه شکل‌دهنده‌ها (در قسمت اول مقاله درباره‌‌اش صحبت کرده‌ایم) هم نقش رهبری دارند، رویکردِ هماهنگ‌کننده‌ها به رهبری به اندازه‌ی آن‌ها رئیس‌مآبانه و پرخاشگرانه نیست.

هماهنگ‌کننده‌ها معمولا نیاز خالصانه‌ای به این‌ دارند که ببینند اعضای دیگر تیم موفق می‌شوند، و تمایل دارند که خودشان را وقفِ کمک به تیم کنند تا به یک هدف مشترک دست یابند. برخلافِ شکل‌دهنده‌ها، هماهنگ‌کننده‌ها تمایل به طغیان‌های احساسی ندارند (چه طغیان مثبت، و چه منفی) و خودشان را با مَنشی مطمئن و مسلط نشان می‌دهند. هماهنگ‌کننده‌ها در شناسایی استعدادهای اعضای گروه، و هم‌چنین برای محول کردنِ وظایف به افرادِ مناسب، بسیار مهارت دارند.

هماهنگ‌کننده‌ها همیشه نوآورهای تیم یا عضو پرتجربه یا ارشد تیم نیستند، اما نیازی هم ندارند که باشند. بزرگ‌ترین خدمتی که ارائه می‌دهند، تنوع مهارت‌هایشان، توانایی دیدنِ تصویر کلان، و شناسایی و استفاده کردن از پتانسیل‌های اعضای تیم است.

از طرف دیگر، بهترین توانایی آن‌ها در تقسیم وظایف، به سادگی می‌تواند نقطه ضعف‌شان هم باشد. چون آن‌ها اغلب وسوسه‌ می‌شوند تا از نفوذ خود به نفعِ پیش‌بُردِ برنامه‌ی خودشان استفاده کنند، و یا از مسئولیت‌هایی که نمی‌خواهند دوری کنند. هم‌چنین هماهنگ‌کننده‌ها به دلیل سبک مدیریتی متفاوت، ممکن است با شکل‌دهنده‌ها درگیری پیدا کنند.

هماهنگ‌کننده‌ها بهترین کارکردِ خود را وقتی نشان می‌دهند که در جایگاه مدیریتِ گروهی از افرادِ گوناگون با مهارت‌ها و شخصیت‌های متنوع قرار بگیرند (نه گروهی از افراد با مهارت‌های یکسان مثلِ گروه برنامه‌نویس‌ها). هم‌چنین، آن‌ها وقتی مشغول به کار کردن با همکارانی هم‌رده یا نزدیک به رده‌ی خود هستند، بهتر عمل می‌کنند.

از آن‌جایی که ENFJها معمولا رهبرانی طبیعی، پرشور و کاریزماتیک هستند، هماهنگ‌کننده‌هایی عالی می‌شوند. علاقه‌ی اصیل آن‌ها به شادکامی دیگران، باعث می‌شود که مدیرانی خوش‌برخورد بشوند. تمایل‌شان به این‌که الگوی دیگران باشند، از آن‌ها رهبرانی الهام‌بخش می‌سازد که به آسانی می‌شود به آن‌ها اعتماد، و راه‌شان را دنبال کرد.

INFJها هم اگرچه به اندازه‌ی ENFJها اهل تعامل نیستند، به دلیلِ توانایی در همدلی، دیدن نکات مثبت در دیگران و توانایی الهام‌بخش بودن برای تشویقِ دیگران به اقدام، هماهنگ‌کننده‌هایی عالی‌ می‌شوند. اگرچه به خاطر این‌که گرایش دارند تا نیازهای دیگران را بر نیازهای خودشان مقدم بشمارند، اگر در جایگاه هماهنگ‌کننده‌ قرار بگیرند، به سادگی ممکن است بیمار شوند.

 

حمایت‌کننده‌ (TW)

اگرچه نقش حمایت‌کننده‌ها به اندازه‌ی نقش‌های دیگر تیم هیجان‌انگیز و خواستنی نیست، با این وجود به اندازه‌ی بخش‌های دیگر ضروری است. حمایت‌کننده‌ها برای تیم مانند روغنِ موتور هستند. بدون آن‌ها نمی‌توانید تیم را به آرامی و روان پیش ببرید، مخصوصا وقتی اعضایی مغرور و خودخواه در گروه داشته باشید.

حمایت‌کننده‌ها برای تیم پشتیبانی به عمل می‌آورند و اطمینان حاصل می‌کنند که کل تیم به صورت یکپارچه کار ‌کند. طبیعتِ ملایم، مهارت‌های اجتماعی بالا و نگرانی اصیل برای شادکامی دیگران، حمایت‌کننده‌ها را در بین همکاران‌شان کاملا محبوب می‌کند. وقتی تضاد‌های شخصیتی وجود دارد، حمایت‌کننده‌ها همان‌هایی هستند که شرایط را آرام می‌کنند و به حالت نرمال برمی‌گردانند.

حمایت‌کننده‌ها دقیقا مثل هماهنگ‌کننده‌ها، همیشه کسانی که ایده‌پردازی می‌کنند نیستند، اما مهارت‌های متنوع‌شان از آن‌ها افرادی بسیار منعطف ساخته، و قادر هستند با شرایط متنوع (و افراد متفاوت) هماهنگ شوند. ارزش یک حمایت‌کننده‌ زمانی معلوم می‌شود که به خطِ پایان کارها نزدیک می‌شویم، فشار در حد بالا است، و اعضا احساس می‌کنند مورد قدردانی قرار نگرفته‌اند. آن‌ها به دلیل توانایی‌ در با توجه و احترام گوش سپردن به دیدگاه‌ها و پیشنهاداتِ سایر هم‌تیمی‌ها، دشمنان و رقیبان کمی دارند. دوست‌داشتنی بودن، به حمایت‌کننده‌ها اجازه می‌دهد تا به مدارج بالا برسند.

از طرف دیگر، احساس بیزاری نسبت به تضاد و احتیاجی که به ایجاد هماهنگی در بین همکاران دارند، می‌تواند باعثِ تردیدِ حمایت‌کننده‌ها شود. زمانی که باید با کسی برخورد شود، یا اگر باید بین بد و بدتر انتخاب کنند، اغلب فلج می‌شوند. اگر مجبور باشند به تنهایی چنین تصمیمی بگیرند، این ضعف خیلی دست و پاگیرتر می‌شود.

ISFJها به دلیل گرم و قابل اعتماد بودن، شور و اشتیاق داشتن و نوع‌دوستی‌شان، حمایت‌کننده‌هایی عالی می‌شوند. با این‌که در واقعیت درون‌گرا هستند، مردم را دوست دارند و مهارت‌های اجتماعی قوی دارند، و به طور کلی در بین همه‌ی تیپ‌های شخصیتی محبوب هستند.

ESFJها هم به خاطرِ معاشرتی بودن، فریبندگی و میل به مفید بودن‌شان، حمایت‌کننده‌های خیلی خوبی می‌شوند. آن‌ها هم‌چنین در ارتباط گرفتن با دیگران عالی عمل می‌کنند و شنونده‌ی خیلی خوبی هم هستند. از طرف دیگر، خیلی از ESFJها تمایل دارند که بیش از حد به جایگاه خود اهمیت بدهند، و تاکتیک‌هایی که برای بهبود آن جایگاه به کار می‌برند، گاهی اوقات می‌تواند آن‌ها را محتاجِ توجه نشان بدهد.

 

جستجوگر (RI)

جستجوگرها راهنمایانی هستند که چشم‌اندازی از دنیای بیرون را برای تیم فراهم می‌کنند. در شناسایی ایده‌ها، روش‌ها و تکنیک‌های سودمند (چه از داخلِ تیم و چه خارج از آن)، فوق‌العاده خوب عمل می‌کنند. جستجوگرها به طور کلی خونسرد، فردگرایانی دوست‌داشتنی با حس کنجکاوی قوی هستند و آمادگی خیلی خوبی برای دیدنِ احتمالاتِ در دسترس دارند که باعثِ پیشرفت می‌شوند، به طوری که در همه شور و اشتیاق ایجاد می‌کنند.

جستجوگرها برون‌گرایانی با انگیزه هستند، و در برقراری ارتباطات بین فردی با افراد درون و بیرون گروه خیلی خوب عمل می‌کنند. آن‌ها معمولا در شروع یک پروژه، با پررنگ کردنِ همه‌ی چیزهای خوبی که تیم می‌تواند به آن‌ها دست یابد، انگیزه‌ی ابتدایی آن‌ها را تقویت می‌کنند. آن‎ها هم‌چنین ارزش‌مندی خود را با کمکِ مهارت‌شان در ترغیب و برقراری ارتباطات جدید ثابت می‌کنند.

اگرچه خوشبینی آغازین‌شان، با از راه رسیدنِ مشکلات ممکن است کمرنگ شود. جستجوگرها معمولا بازخوردهای مثبتِ مداوم از طرف اطرافیان‌شان نیاز دارند تا باانگیزه باقی بمانند.

ENFPها به دلیلِ مهارت‌های ارتباطی قوی، سازگاری، سریع عمل کردن و مشاهده‌گری پیشرفته، جستجوگرهایی عالی‌ می‌شوند. ENFPها در خلق ارتباطات جدید و کشفِ ایده‌های تازه، هم‌چنین اشتراک‌گذاری اکتشاف‌هایشان با هر کسی که تمایل به شنیدن داشته باشد، عالی عمل می‌کنند. و به خاطرِ منشِ مشارکتی و برخورد خوب‌شان، مذاکره‌کنندگان و تعامل‌گرانِ ذاتی خیلی خوبی هستند.

اگرچه INFPها به اندازه‌ی ENFPها اهل تعامل نیستند، ویژگی‌های زیادی دارند که برای جستجوگر بودن ضروری است؛ مثل مهارت‌های مشاهده‌گری عمیق، خوشبینی، خلاقیت و گشودگی ذهنی. در نتیجه اگر INFPها بتوانند خودشان را مجبور کنند تا ابرازگری بیشتری داشته باشند، باید برای این نقش مورد توجه قرار بگیرند.

 

نقش‌های تفکرگرا

ایده‌پرداز (PL)

ایده‌پردازها اولین نقشی بودند که دکتر بِلبین در تیم شناسایی کرد. این اسم به این دلیل انتخاب شد که در آزمایش‌های اولیه‌ی دکتر بِلبین، این نقش در هر تیمی ریشه‌ و حضوری عمیقی داشت و همین نام هم رویش باقی ماند (اشاره به معنای واژه‌ی Plant در انگلیسی).

ایده‌پردازها اغلب با تصویری کلیشه‌ای از نابغه‌های حواس‌پرت توصیف می‌شوند که بخش بزرگی از کار مهمِ آن‌ها، نوآور بودن و اختراع است. آن‌ها توانایی تقریبا نامحدودی در خلقِ ایده‌های بکر برای پشتیبانی از نوآوری‌ها را دارند. در واقع این‌که ایده‌پردازها را به عنوان ایجادکننده‌ی استارتاپ‌ها و توسعه‌دهنده‌ی محصولات جدید ببینیم، امری مرسوم است.

ایده‌پردازها بهترین مجری‌ها در مراحل اولیه‌ی یک پروژه هستند، و هم‌چنین در زمانی که ایده‌ها و راه‌های جدیدی مورد نیاز است، یا وقتی که یک پروژه دچار به هم‌ریختگی شده و پیشرفتش متوقف می‌گردد.

ایده‌پردازها خیلی وقت‌ها در تعامل با دیگران، به همان خوبی و سودمندی‌ای که مهارت‌هایشان ممکن است باشد، نیستند و همیشه ایده‌هایشان را به شکلی مناسب و کاربردی بیان نمی‌کنند. اگرچه در تولید ایده‌های جدید عالی هستند، همه‌ی آن ایده‌ها کاربردی نیستند، و همیشه با هنجارهای تثبیت شده‌ی شرکت تطبیق ندارند.

دیگر این‌که ایده‌پردازها تمایل به کنار آمدن با یکدیگر ندارند. آن‌ها عاشق این هستند که هوش خودشان را به نمایش بگذارند، بنابراین اگر ایده‌پردازهای زیادی داشته باشید، می‌توانند باعثِ مشکل در تیم شوند، چرا که در تلاش هستند تا از یکدیگر سبقت بگیرند و بهتر بودن ایده‌هایشان را ثابت کنند.

همان‌طور که ممکن است تصور کرده باشید، INTJها و INTPها به دلیل تخیل اقناع نشدنی، خلاقیت، استقلال و بی‌ اعتنایی به وضع موجود، ایده‌پردازهایی عالی می‌شوند. این دیگر به مدیر بستگی دارد که فردی ساختارگرا و سرسخت مثل INTJ را ترجیح می‌دهد، یا فردی با ذهنِ باز و مطیع (کمی هم خجالتی) مثل INTP.

ENTPها به خاطر توانایی‌شان در ابراز ایده‌های جدید و شجاعانه، شهود قوی، و مهارت‌های تحلیلی، این پتانسیلِ را دارند که ایده‌پردازهایی عالی‌ بشوند. شخصیت اجتماعی و طوری که از کلمات استفاده می‌کنند، از آن‌ها سخنگوهای خیلی خوبی می‌سازد که می‌توانند ایده‌هایشان را از راهی سرگرم‌کننده و مفید ارائه بدهند. اگرچه، ENTPها شهرت بدی در زمینه‌ی جدل کردن دارند، و بنا بر استانداردهای منطقی‌ خود، ممکن است ایده‌ها (و افرادی) را که نمی‌توانند تحمل‌ کنند، نشنیده بگیرند. این ویژگی اغلب در بین هم‌تیمی‌هایشان حساسیت و تنش ایجاد می‌کند.

ISFPها هم به خاطر علائقِ هنری، کنجکاوی و اشتیاق می‌توانند ایده‌پردازهایی عالی در تیم باشند که به هنرهای کاربردی مثل طراحی سایت، طراحی گرافیک، بازاریابی و سرگرمی می‌پردازند.

 

ارزیاب (ME)

ارزیاب‌ها افرادی محتاط، منصف، منطقی و دارای سیستمی درونی هستند که آن‌ها را در مقابل هیجانات غیرمنطقی ایمن می‌کند. آن‌ها دوست دارند قبل از این‌که به یک قضاوتِ نهایی برسند، زمانی را صرفِ بررسی تصمیم‌های گوناگون کنند. ارزیاب‌ها به دلیلِ توانایی بسیار بالا در تفکر انتقادی، داوری‌های هوشمندانه‌ای می‌کنند که تصویر گسترده‌ای از مشکل ارائه می‌دهد، و اغلب تصمیمی درست می‌گیرند. ارزیاب‌ها بر شهود تکیه نمی‌کنند؛ آن‌ها با واقعیت‌ها و منطق بیشتر از عواطف سر و کار دارند.

همان‌طور که ممکن است انتظار داشته باشید، نقاط قوتِ یک ارزیاب ضعف‌‌شان هم به شمار می‌رود. همکاران، آن‌ها را آدم‌هایی بی‌ عاطفه و بی احساس، و گاهی بیش از حد انتقادگر (و کمی هم کسی که توی ذوق دیگران می‌زند) می‌بینند. آن‌ها گزینه‌ی خوبی برای انگیزه بخشیدن به همکاران‌ و الهام‌بخشِ دیگران بودن برای عبور از سختی‌ها نیستند. و تصمیم‌گیری کُند‌شان می‌تواند به طور جدی همکاران‌شان را بیازارد.

ارزیاب‌ها انتخاب مناسبی برای بررسی مشکلات و ارزیابی ایده‌ها و پیشنهاداتی هستند که باید مزایا و معایب‌شان سبک و سنگین شود. وقتی آن‌ها در جایگاه مدیریت قرار بگیرند، به طور مداوم تصمیمات عالی می‌گیرند، اگرچه نه با آن سرعتی که شما می‌خواهید.

ISTJها به خاطر رویکرد عمل‌گرایانه‌شان در حل مشکل، منشِ خونسرد و توانایی در ساخت چارچوب و دستورالعمل، ارزیاب‌‌های خیلی خوبی می‌شوند. ESTJها هم می‌توانند ارزیاب خوبی باشند؛ چون توانایی عجیبی در سازمان دادن به مسائل دارند، به صورت مستقیم و صریح ارتباط برقرار می‌کنند و قابل اتکا هستند. اگرچه اغلب می‌توانند مرز انعطاف را رد کنند و دیگر تمایلی به سازش کردن از خودشان نشان ندهند، که این ممکن است باعث تضعیف روحیه‌ی تیم بشود.

 

متخصص (SP)

متخصص‌ها دقیقا همانی هستند که از اسم‌شان برمی‌آید؛ افرادی که دانش فنی و تخصصی لازم‌ برای اتمامِ پروژه را دارند، تخصصی که سایر اعضای تیم از آن برخوردار نیستند. محتوای آن دانش تخصصی از تیمی به تیم دیگر متفاوت است، اما یک شباهت همیشگی وجود دارد: بدون متخصص، پروژه‌ی مورد نظر کاملا متوقف می‌شود.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فردِ متخصص که او را از بقیه متمایز می‌کند، عشقِ آن‌ها به یادگیری است. آن‌ها نه تنها با تمام وجود این جمله را که “دانش، قدرت است.” قبول دارند، بلکه عاشقِ خودِ یادگیری هستند. متخصص‌ها زمانی که همکاران‌شان به کمک یا راهنمایی نیاز دارند، منبع مهمی از دانش تخصصی برای آن‌ها به شمار می‌روند. وقتی کسی از آن‌ها در خواست کمک می‌کند، با خوش‌رویی دانش خود را به اشتراک می‌گذارند.

متخصص‌ها مدام در حال تلاش برای بهبود و افزایش دانش خود هستند. و اگر با سوالی که پاسخ آن را نمی‌دانند مواجه شوند، با علاقه تحقیق می‌کنند تا جواب را بیابند.

متخصص‌ها اغلب از درگیر شدن در جلسه و گفتگوهای اجتماعی که ربطی به تخصص‌شان ندارد، دوری می‌کنند، و در همان حال که معمولا به عنوان بهترین بازیکن تیم شناخته نمی‌شوند، دانشِ جامع‌ آن‌ها بسیار ارزشمندشان می‌کند. آن‌ها اگر در جایگاه مدیریت قرار بگیرند، می‌توانند در بالا بردن دانش تخصصی دیگر اعضای تیم نقش مهمی ایفا کنند.

از طرف دیگر، خدماتِ فردِ متخصص معمولا به رشته‌ی تخصصی‌اش محدود می‌شود، و اگر اعضای تیم، دانش او، درستی ادعا یا روش کارش را به چالش بکشند، احتمالا حالت دفاعی به خود بگیرد و تمایلی به انطباق نداشته باشد.

INTPها به خاطر عشق به یادگیری و مهارت ذهنی بالا، با شکلی که از یک متخصص در ذهن داریم، هم‌خوانی دارند. موقعیتِ یک متخصص بیشتر به محتوای پروژه و صنعت تیم بستگی دارد. در واقع، هر تیپ شخصیتی که دانش تخصصی موردنیاز برای آن پروژه را داشته باشند، می‌تواند در نقش متخصص قرار بگیرد.

به طور مثال، ما ESFPهای بی‌شماری را در صنعت سرگرمی (Entertainment) به عنوان متخصص می‌بینیم؛ چون آن‌ها شخصیت گرم و بامزه، و منشِ فریبنده و جذاب دارند، و بهتر از دیگران می‌توانند از منطقه امنِ خودشان بیرون بیایند. توانایی بی‌همتای ESFPها در جلبِ توجه، و خوب به نظر رسیدن در همان حال که دیگران را سرگرم می‌کنند، آن‌ها را بخشِ مهمی از رسانه‌ی سنتی و هم‌چنین رسانه‌ی جدید می‌کند.

 

نتیجه‌گیری

صرف نظر از محتوای حرفه‌تان، تشکیل تیمِ درست همیشه چالش‌برانگیز است. حتی وقتی در تیم خود فقط و فقط آدم‌های بااستعداد، با انگیزه و تحصیل‌کرده دارید، برای موفقیت پروژه ضروری است که هر فرد نقش مناسبی را برعهده بگیرد.

با استفاده از مدل تیم‌سازی بِلبین، و آگاهی از تیپ‌های شخصیتی اعضای تیم‌تان، شانس بیشتری برای ساختن تیمی متعادل با عملکردِ ثمربخش خواهید داشت. زیرا به این شکل، به جای این‌که تنها بر احساس درونی‌تان تکیه کنید، قادر خواهید بود تصمیمات آگاهانه بگیرید.


مترجم: محدثه ابراهیم‌زاده– عضو دپارتمان تولید محتوای تایپ‌شناسی و دانش‌آموخته دوره MBTI تایپ‌شناسی


برای دریافت نوشته‌ها، ترجمه‌ها و فایل‌های صوتی آرسام هورداد…

با عضویت در کانال تلگرام آرسام هورداد، هر روز به نوشته‌ها، فایل‌های صوتی، ایده‌ها و بینش‌های تازه‌ای برای رشد شخصیت و توسعه فردی دسترسی خواهید داشت. آدرس کانال تلگرام: t.me/typeshenasi 

عضویت در کانال تلگرام آرسام هورداد


فهم عمیق تیپ‌های MBTI:


 

[ آرسام هورداد ]

مدرس و پژوهشگر شخصیت‌شناسی و چیرگی | چیرگی یعنی خودِ منحصربه‌فردت را پیدا کنی و آن را به بهترین شکل به عالم عرضه نمایی

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *