مطالب پیشنهادی:

تست mbti

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۵ دقیقه

از قسمت قبلی مبحثی را آغاز کردیم و در مورد دلایل ضعف عمل‌گرایی در تیپ‌های درون‌گرای شهودی (IN) صحبت کردیم. منظور از تیپ‌های IN در MBTI تیپ‌هایی هستند که دو ترجیح اول تیپ شخصیتی آن‌ها درون‌گرا (I) و شهودی (N) است که شامل چهار تیپ شخصیتی INTJINFJINTPINFP می‌شوند.

بنابراین بهتر است اگر مقاله قبلی را مطالعه نکرده‌اید برای به دست آوردن ذهنیت بهتر ابتدا آن را مطالعه کنید و بعد به سراغ این مقاله بیایید.

در این قسمت می‌خواهیم بحث را ادامه دهیم و نکات دیگری را بررسی کنیم. ما دوست داریم در پایان مقاله شما هم تجربه خودتان را با ما و سایر دوستانتان در قسمت کامنت‌های زیر همین مقاله مطرح کنید.

مجددا یادآوری می‌کنیم که این نوشتار بر پایه مقاله‌ای از خانم Jayne Thompson متخصص تیپ‌‌شناسی MBTI و نویسنده وبلاگ truity است.

۳. شکست را یک نقص شخصیتی ندانید

از نظر منطقی حتماً قبول دارید که در بسیاری از موارد شکست‌، منجر به رسیدن به موفقیت و پیروزی نهایی شده است.

علت هم ساده است، کسانی که چند بار شکست خورده‌اند، با بازخورد گرفتن و بررسی علت شکست، توانسته‌اند پلی به سمت پیروزی ایجاد کنند.

مثال‌های آن هم بسیار زیاد است. حتماً می‌دانید نمرات درسی آلبرت اینشتین بسیار پایین بود و معلمش به او گفت:‌ «تو به هیچ جا نمی‌رسی!».

والت دیزنی به دلیل عدم خلاقیت و نداشتن ایده‌های مناسب توسط سردبیر یک نشریه از کار اخراج شد. هنری فورد پنج بار قبل از اینکه کسب‌و‌کار خودش را راه بیندازد، ورشکست شده بود.

آیا شما این موارد را شکست تلقی می‌کنید؟ آیا می‌توانیم بگوییم والت دیزنی، هنری فورد یا اینشتین افرادی شکست‌خورده هستند؟

قطعاً نه، چون حتماً قبول دارید به صرف این‌که چند بار در انجام کاری ناموفق باشیم به معنی اینکه شکست خورده‌ایم نیست.

زمانی می‌توانیم بگوییم شکست خورده‌ایم، که دست از تلاش کردن برداریم. شکست‌هایی که در مسیر رسیدن به موفقیت رخ می‌دهند حقیقتاً شکست نیستند.

بنابراین برای غلبه بر ترس از شکست لازم است ذهنیتتان را تغییر دهید و شکست را یک امر شخصی تلقی نکنید. شکست خوردن در چند تلاش، به معنی این نیست که شما یک ضعف شخصیتی دارید.

بلکه بیشتر به این معنی است که احتمالاً دارید به موفقیت نزدیک‌تر می‌شوید. نکته مثبت اینجاست که اگر هم در نهایت موفق نشوید، با اطمینان می‌توانید تغییر مسیر دهید و هدف تازه‌ای را انتخاب کنید.

در این صورت خیالتان راحت است که همه تلاش خودتان را کرده‌اید. اما تلاش نکردن به خاطر ترس از شکست باعث می‌شود فقط افسوس فرصت‌هایی که از دست داده‌ایم را بخوریم.

۴. یک روش برای تحلیل وضعیت و غلبه بر ترس از اقدام

یکی از علت‌هایی که باعث می‌شود ما از شروع یک کار طفره برویم، ناآگاهی از سرانجام و نتیجه آن است. در واقع اینکه نمی‌دانیم چه چیزی در انتظار ماست، مانع از انجام آن کار می‌شود.

این عدم آگاهی باعث ایجاد بی‌عملی می‌شود و تا زمانی که وارد میدان عمل نشده‌ایم نمی‌توانیم ارزیابی درستی از شرایط داشته باشیم. در واقع از چیزی می‌ترسیم که نمی‌دانیم چیست.

در چنین شرایطی بهترین راه از بین بردن ابهام است. باید تمرین کنید تا ذهنیت واقع‌گرایانه خودتان را تقویت کنید و موقعیت‌ها را دقیق‌تر تحلیل کنید.

این کار باعث می‌شود سرعت عمل‌گرایی‌تان افزایش یابد. یک راهکار ساده این است که همه نتایجی که ممکن است از انجام این کار حاصل شود را روی کاغذ بنویسید.

چه مثبت و چه منفی، همه مواردی که به ذهنتان می‌رسد را بنویسید. مواردی که باعث می‌شود از این کار اجتناب کنید و انجام آن را به تعویق بیندازید چیست؟‌ ترس‌هایتان را بنویسید.

همه مواردی که نوشتید می‌تواند به عنوان داده (data) برای مرحله بعدی مورد استفاده قرار بگیرد. در مرحله بعدی ببینید کدام‌یک از ترس‌هایتان واقع‌گرایانه است.

احتمالاً بسیاری از آن‌ها حقیقتاً «ترس» نیستند! حتی اگر آن‌ها را به عنوان موانع در نظر بگیریم، اکنون می‌توانید با یک برنامه‌ریزی صحیح برای برطرف کردن آن‌ها به دنبال «راهکار» باشید.

در واقع الآن یک برنامه تحلیلی و عملی واقع‌گرایانه دارید. می‌دانید باید از کجا شروع کنید و در طول مسیر با چه موانع احتمالی مواجه خواهید شد.

و همین‌طور می‌دانید در صورت مواجهه با هر کدام از موانع به طور حدودی و تقریبی باید چه کار کنید. معمولاً در خلال انجام این تمرین راهکارهای جدیدی هم به ذهنتان می‌رسد که قبلاً حتی به آن‌ها فکر هم نکرده‌ بودید.

۵. سطح توقعتان را پایین نیاورید

کسی که به دلیل ترس از شکست خوردن دست به اقدام نمی‌زند، در واقع دارد خودش را از فرصت‌های مختلفی محروم می‌کند.

بسیاری از توفیقاتی که در زندگی می‌توانیم کسب کنیم خارج از منطقه امن ما وجود دارد و برای رسیدن به اهدافی که مد نظرمان است عموماً باید از منطقه امن خودمان خارج شویم.

اما وقتی از شکست بترسیم، کمتر ریسک می‌کنیم، کمتر دست به اقدام می‌زنیم و در نتیجه احتمال موفقیت ما کمتر خواهد شد.

در این صورت توقع ما کمتر خواهد شد و فقط در راستای اهدافِ کوچکی که مطمئنیم به آن‌ها خواهیم رسید اقدام می‌کنیم و دست به کار می‌شویم.

در حقیقت فقط وقتی حاضریم تلاش کنیم که می‌دانیم هدف آن قدر دست یافتنی است که حتماً به آن خواهیم رسید!

اما این یک چرخه مخرب است که نباید در آن گرفتار شوید. رویکرد مناسب‌تر این است که استانداردهای خودتان را پایین نیاورید. روی هدف بزرگ تمرکز کنید و هزینه آن را بپردازید.

برای خودتان مهلت تعیین کنید و خودتان را ملزم کنید که کار را در همان مهلت مقرر تمام کنید. بهترین راهکار برای پرورش عمل‌گرایی تعیین مهلت و بازه زمانی مشخص (deadline) برای انجام کار است.

در این صورت حتی اگر شکست هم بخورید یا به نتیجه مطلوب دست پیدا نکنید، این نشانه ضعف شما نیست، چون به‌هرحال کاری انجام داده‌اید و تلاشی کرده‌اید.

فراموش نکنید دشمن اصلی درون خود شماست. در واقع بزرگ‌ترین رقیب شما، خود شما هستید که باید این رقیب سرسخت را شکست دهید.

شکست خوردن را مسئله‌ای شخصی تلقی نکنید و فکر نکنید شکست خوردن نشانه ناتوانی و ضعف شماست. در عوض باید رویکرد ذهنی مناسب‌تری را جایگزین کنید و باور داشته باشید که شکست خوردن نشانه این است که شما دارید تلاش می‌کنید و کسی که در حال تلاش کردن است هنوز دارد به مبارزه ادامه می‌دهد.


امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]


مشارکت شما:

اگر درون‌گرای شهودی هستید خوشحال می‌شویم اگر از تجربیات خودتان در رابطه با عمل‌گرایی برای ما و سایر دوستانتان بنویسید. آیا شما تکنیک خاصی برای مهار ضعف در عمل‌گرایی دارید؟

دسترسی آسان به مجموعه مقالات «درسنامه تیپ‌شناسی»:

تیپ‌های شخصیتی: مقاله اول- باورهای نادرست در مورد ISFJها

تیپ‌های شخصیتی: مقاله دوم- خلاقیت در ISFJها چطور نمود پیدا می‌کند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله سوم- آیا ISFJها زود احساساتی می‌شوند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله چهارم- پرورش عمل‌گرایی در تیپ‌های درون‌گرای شهودی (IN) (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله پنجم- راهکارهایی برای پرورش عمل‌گرایی در تیپ‌های IN (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله ششم- رفتار تکانشی چیست و چه ارتباطی به تیپ شخصیتی دارد؟ (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هفتم- تیپ شخصیتی ENFP و راهکارهایی برای کنترل رفتار تکانشی (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هشتم- چهار عامل ایجاد کنندهٔ استرس در INFJها و روش‌های مقابله با آن‌ها

تیپ‌های شخصیتی: مقاله نهم- INFJها چطور باید جزئیات را مدیریت کنند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله دهم- مدیریت اختلاف در روابط برای تیپ شخصیتی INFJ

تیپ‌های شخصیتی: مقاله یازدهم- چه موقع INTPها باعث تعجب دیگران می‌شوند؟ (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله دوازدهم- تیپ شخصیتی INTP و رفتار منفعل-پرخاشگر (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله سیزدهم- چگونه INFJها می‌توانند رابطهٔ عاطفی سالمی را تجربه کنند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله چهاردهم- خطرات آرمان‌گرایی INFJها در رابطه عاطفی

تیپ‌های شخصیتی: مقاله پانزدهم- ENTP و ENFP چطور باید غول اهمالکاری را شکست دهند؟ (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله شانزدهم- تقویت مدیریت زمان برای تیپ‌های ENFP و ENTP (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هفدهم- راز شاد و موفق زیستن INFP چیست؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله هجدهم- چطور یک INTJ باید رابطهٔ عاطفی را به نقطه قوت تبدیل کند؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله نوزدهم- بیش از اندازه کمک کزدن به دیگران چه خطراتی برای ESFJها دارد؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیستم- INFPها چطور می‌توانند زندگی موفقی داشته باشند؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و یکم- اشتباهات INTJها در رابطهٔ عاطفی 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و دوم- چطور یک ESFJ می‌تواند در کمک‌رسانی به دیگران حد و مرز بگذارد؟ 

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و سوم- تله‌ای که یک INFP ممکن است در آن گرفتار شود: انتظار بهترین لحظه!

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و چهارم- ویژگی‌های رابطه عاطفی سالم برای تیپ شخصیتی INTJ

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و پنجم- چهار سبک مختلف کارآفرینی بر اساس تیپ شخصیتی (قسمت اول)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و ششم- چهار تیپ شخصیتی کارآفرین (قسمت دوم)

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و هفتم- نکاتی در مورد پرورش مهارت همدلی برای تیپ‌های ESTJ و ISTJ

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و هشتم- ESFJها چطور بفهمند دارند بیش از اندازه به کسی کمک می‌کنند؟

تیپ‌های شخصیتی: مقاله بیست و نهم- راهکارهایی برای پرورش همدلی در تیپ‌های برون‌گرا و حسی (ES)

 

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۵ دیدگاه

  • مبینا گفت:

    سلام چطور کسی که کل نگر هست میتونه جزء نگر بشه؟ آیا امکانش هست؟ تمرینی داره؟

    • آرسام هورداد گفت:

      سلام به شما مبینای گرامی،
      کارل گوستاو یونگ معتقد بود ما هر آن‌چه برای رشد و برای رسیدن به یک شخصیت متعادل لازم است را در خودمان داریم. لذا تعادل شخصیت نه تنها شدنی، بلکه یک هدف مهم برای توسعه و کمال یک انسان است. برای رشد ترجیح حسی-S پیشنهاد می‌کنم هم روی نگرش خودتون کار کنید و هم تکنیک‌هایی که برای تقویت جنبهٔ S وجود داره را به کار بگیرید. مثلاً برای شروع میتونید زمانی از روز رو اختصاص بدید به کارهایی که مستقیماً حواس پنج‌گانه شما رو درگیر می‌کنند و شما را از نظر ذهنی در لحظه حال (این‌جا و اکنون) نگه می‌دارند. سعی کنید به طعم‌ و مزه‌ها، رنگ‌ها و سایر عناصر حسی بیشتر توجه کنید و آگاهانه نسبت به اون‌ها هشیار باشید.
      ضمن این‌که ما در روز دوم کارگاه پیشرفته تیپ‌شناسی MBTI، تمریناتی عملی داریم که انجام منسجم آن‌ها باعث تقویت جنبه‌ها و لایه‌های مختلف شخصیت شما می‌شوند.
      با آرزوی موفقیت برای شما
      شاد باشید

  • فرزاد گفت:

    سلام دوستان .من تازگی با سایت تون آشنا شدم یه سوال داشتم.ممنون که جواب میدین.
    با مطالعه ای که در زمینه خودشناسی داشتم و انجام تست ها و خواندن مقاله های مختلف به دو تا تیپ شخصیتی که نزدیک به شخصیت من بود رسیدم.lstj&lntjکه به lntjها نزدیکم.اما سوالم این بود که زمانی کاری یا مسیری را که پیش میگیرم به سرانجام نمیرسانم.لطفا اگه آگاهی یا کمکی در خصوص این نوع مشکل دارین و یا کتاب یا مقاله با دوره ای میشناسید معرفی کنید.ممنون

  • فرزاد گفت:

    سلام.
    در هنگام مسیر کار و پیشرفت توجه زیاد به محیط و ترجیحاً مشکلات نزدیکان باعث عدم پیشرفت و رسیدن به اهداف خود میشود.