شخصیت شناسی MBTI و مدیریت پول
دلیل مشکلات مالی تیپهای شخصیتی چیست؟
هرکدام از ما در زمانهایی از زندگیمان مشکلات مالی را تجربه کردهایم. دلیل این مسئله خواه شرایط بد اقتصادی باشد، خواه ولخرج بودن ما، خواه بدبیاری و بدشانسی در سرمایهگذاری یا شکست در کسبوکار، بههرحال شرایط ناخوشایندی است و احتمالاً گاهی با این شرایط مواجه شدهایم. پژوهش ما نشان میدهد بسته به اینکه تیپ شخصیتی افراد چیست، هر تیپ به دلایلی متفاوت (و با تصمیمهایی متفاوت) وارد مشکلات مالی میشود. بهعبارت دیگر براساس تیپ شخصیتی هرکس میشود پیشبینی خوبی درباره اینکه احتمالاً آن فرد در چه صورت وارد مشکلات مالی خواهد شد ارائه داد. به همین دلیل، پیشنهاد ما این است که برحسب تیپ شخصیتیتان مشکلات و گرفتاریهای احتمالی که ممکن است باعث شوند وارد تنگناهای مالی شوید را شناسایی کنید و سعی در مدیریت آنها داشته باشید. وقتی مسیرهایی که ممکن است شما را به سراشیبی مالی بکشاند را بشناسید بهتر میتوانید جلوی بروز آنها را بگیرید و در زندگیتان دچار مسئله مالی نشوید.
پشتیبانها
قربانی نباشید
مشکلات مالی پشتیبانها از آنجایی شروع میشود که نیروهای سیستمی بزرگتری پشت پرده در جریان باشند؛ مواردی مثل رکود، وضعیت اقتصادی خراب، ورشکستگی صنایع و کارخانههای بزرگ. از آنجایی که پشتیبانها افرادی قانونمدار، قابل اطمینان و مسئولیتپذیر هستند در نتیجه از قوانین موجود در سیستم پیروی میکنند. تا زمانیکه سیستم دارد بهخوبی کار میکند، پشتیبانها هم مشکلی ندارند و خوب پیش میروند، چون دارند از قوانین پیروی میکنند و طبق چارچوبها و دستورالعملهای رایج جلو میروند. اما مسئله اینجاست حتی زمانیکه وضعیت اقتصادی خراب میشود و سیستم شکست میخورد، پشتیبانها احتمالاً همچنان درحال اجرای همان قوانینی هستند که همیشه بلد بودهاند، یعنی همچنان دارند در جهت آب شنا میکنند. درحالیکه آنها باید در چنین شرایطی شنا کردن در خلاف جهت آب را یاد بگیرند. در واقع پشتیبانها برای جان سالم بهدر بردن از مشکلات مالی باید یاد بگیرند چه موقعی از چارچوبهای پذیرفتهشده پیروی کنند و چه موقعی از این قایق در حال غرق بیرون بپرند. هشیار باشید و زمانیکه اوضاع اقتصادی و سیستمهای مرتبط با آن در حال سقوط هستند، به جای اینکه به یک قربانی در این وضعیت تبدیل شوید، خودتان بلند شوید و اختیار وضعیت را در دست بگیرید و اجازه ندهید که سرنوشت برای شما تصمیم بگیرد چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد. بهجای اینکه قربانی شوید،راهحلهایی برای خلاصی از وضعیت بد اقتصادی پیدا کنید و فعالانه آنها را اجرا کنید.
تجربهگراها
دیگر بس است
مشکلات مالی زمانی گریبانگیر تجربهگراها میشود که نیاز آنها به هیجان و آدرنالین بسیار فراتر از حدمعمول میرود و غیرقابل مهار میشود. تجربهگراها بزرگ بازی میکنند، زندگی لارج و مرفهی برای خودشان میسازند، دست به قمارهای بزرگ میزنند و ولخرج و دستودلباز هستند. آنها دوست دارند در زندگی و کسبوکارشان موجهای بزرگ و اثرگذار ایجاد کنند. و وقتی تأثیرگذاری این اقدامات دستودلبازانه خودشان را در واقعیت ملاحظه میکنند بهشدت ارضا میشوند و به وجد میآیند. این یعنی تجربهگراها دوست دارند بازی کنند، جشن بگیرند، خوش بگذرانند و دائماً در پی کسب لذت باشند. علاوه بر این تجربهگراها افراد اهل ریسکی هم هستند و بدشان نمیآید تجربههایی خارج از عرف را امتحان کنند، تا از دل این تجارب به خوشیهای آنی و فوری برسند. در نتیجه وقتی فرصت و موقعیتی بهوجود میآید آنها آن را دودستی میچسبند و از آن بهسادگی عبور نمیکنند و گاهی ممکن است برای بهدست آوردن این فرصت هزینه و تاوان سنگینی بپردازند که البته چندان باکی هم ندارند. تجربهگراها در دل جوان میمانند و هرگز پیر نمیشوند، تغییر این روش و اینکه بخواهند سیستمشان را تغییر دهند برای آنها سخت است. نوشداروی مقابله با این آدرنالین بالا و تمایل آنی برای ارضای تکانهها، فروکشیدنِ میل و تکانههاست. چگونه؟ وقتی که یک تجربهگرا آنقدر در ارضای تمایلاتش پیشروی میکند، بالاخره به جایی میرسد که میگوید: «خب، دیگر بس است. انگار از حد گذشتم و دیگر کافی است. تا همینجا هم زیادهروی کردم و بهتر است بلند شوم و زندگیام را عاقلانهتر پیش ببرم.»
آرمانگراها
غرق در رؤیا نشوید
مشکلات مالی زمانی گریبانگیر آرمانگراها میشود که آنها بیشازاندازه غرق در رؤیا و تخیل میشوند و نسبت به واقعیت با سادهلوحی برخورد میکنند. آرمانگراها گاهی ممکن است آنقدر در رؤیاها و ایدهآلهایشان زندگی کنند که نتوانند حس درست و واقعبینانهای نسبت به پول داشته باشند و مثلاً متوجه نباشند که برای تأمین زندگی چقدر پول لازم است (مثلاً از قیمتها یا مخارج بیاطلاع باشند). معمولاً آنها اطلاعی از میزان مخارجشان ندارند و خیلی اهل حساب و کتاب نیستند، مگر اینکه شغلشان این باشد. آرمانگراها ممکن است یک باوری در زندگیشان داشته باشند و معتقد باشند که اگر به زندگی با عینک مثبت نگاه کنی و فرض را بر خوب بودن آدمها بگذاری، زندگی هم به روی تو میخندد و اتفاقات خوب برایت میافتد. در نتیجه اگر روابطشان خوب باشد، با دیگران احساس نزدیکی کنند و زندگی خوبی داشته باشند، حالشان خوب است و رضایت دارند و معمولاً به همین مقدار بسنده میکنند. پول آنقدرها هم برای آنها اهمیت ندارد، به همین دلیل ممکن است اصلاً حواسشان نباشد که چقدر پول درمیآورند، چقدر خرج میکنند و یا چقدر پسانداز دارند. برای آرمانگراها زندگی چیزی فراتر از پول است، به همین دلیل در حالت عادی توجه کمی به پول دارند. آنها از پولشان برای مقاصد خیرخواهانه و مثبت استفاده میکنند، به همین دلیل اگر یاد بگیرند کمی سرشان در حساب و کتاب باشد و حواسشان به پول باشد، میتوانند پول خیلی بیشتری هم در بیاورند چون انگیزهاش را دارند.
خردگراها
احتمال شکست را هم بدهید
مشکلات مالی زمانی گریبانگیر خردگراها میشود که آنها دچار اشتباهات بزرگی در قضاوتهایشان یا دچار اشتباهات محاسباتی جدی در استراتژیهایشان میشوند. خردگراها تصویر آینده مطلوبشان را در ذهن دارند و تلاش میکنند آن را در واقعیت خلق کنند. در نتیجه آنها نسبت به هدفشان متعهد میشوند و سپس انرژی، تمرکز و امکاناتشان را برای محقق کردن هدفی که در ذهن دارند به کار میگیرند. زمانیکه محاسبات آنها درست است، سرمایهگذاریهایشان جواب میدهد و به نتیجه میرسند. اما وقتی محاسباتشان غلط از آبدرمیآید حیرتزده و گیج میشوند که چرا هدفگیریشان اشتباه بوده. خردگراها بیشازاندازه نسبت به خودشان مطمئن هستند، و این میتواند یکی از نقاط قوت بزرگ آنها برای رسیدن به آنچه میخواهند باشد. اما به همین نسبت وقتی اشتباهی را مرتکب شوند، بهشدت آشفته و سردرگم میشوند. بسته به اینکه حجم و اندازه آن اشتباه چقدر بوده، ممکن است بازیابی ذهنی برای خردگراها دشوار باشد و تا مدتی نتوانند به زندگی عادی برگردند. راه حل این موضوع این است که خردگراها هنگام شکل دادن به فرضیهها و تخمینهای ذهنیشان، احتمال شکست را هم در نظر بگیرند و آن را در محاسباتشان لحاظ کنند و با برآورد کردن احتمال شکست به این فکر کنند که نقشه جایگزین چیست.
دوره حضوری مرتبط
منبع: مجله Keirsey
دیدگاه و نظری درباره این مقاله اگر دارید، آنرا زیر همین پست و در قسمت کامنتها برایمان بنویسید.
پیشنهاد میکنیم این مقاله را هم مطالعه کنید:
۱ دیدگاه
عالی بود