مطالب پیشنهادی:

شخصیت شناسی mbti

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۴ دقیقه

در قسمت قبل در مورد رهبران درون‌گرا در دنیای کسب‌و‌کار صحبت کردیم و بنا شد در مورد پنج کارآفرین برتر در این حوزه بحث کنیم.

در آن مقاله در مورد وارن بافت و لری پیج صحبت کردیم و گفتیم هر دوی آن‌ها استقلال عمل بسیار زیادی را به مدیران اجرایی شرکت و سازمانشان داده‌اند و به نوعی از خودشان تمرکززدایی کرده‌اند که همین تبدیل به یکی از عوامل کلیدی موفقیت آن‌ها در دنیای کسب‌و‌کار شده است.

در این مقاله می‌خواهیم بحث را ادامه دهیم و در مورد سه رهبر و کارآفرین درون‌گرا صحبت کنیم.

۳. استیو وزنیاک- هم‌بنیان‌گذار شرکت اپل

استیو وزنیاک به عنوان یکی دیگر از رهبران درون‌گرای دنیای کسب‌و‌کار یک درس مهم برای ما دارد. داستان زندگی او را می‌توان در یک کلمه کلیدی تحت عنوان «نوآوری خاموش» خلاصه کرد.

استیو وزنیاک درون‌گرا یک ایدهٔ انقلابی در ذهن داشت، او این ایده را با استیو جابز برون‌گرا مطرح کرد و جابز با لینک‌ها و ارتباطاتی که داشت آن ایده را در سطحی وسیع به اجرا گذاشت.

[box type=”tip” radius= ]رهبران درون‌گرا می‌توانند در خلوت و تنهایی‌شان مدت‌ها به یک ایده انقلابی فکر کنند و به کمک آن ایده تحولی بزرگ در دنیای تکنولوژی ایجاد کنند. همان طور که وزنیاک این کار را کرد.

در واقع همکاری مؤثر و فوق‌العاده جابز و وزنیاک درسی است که باید از آن‌ها یاد بگیریم.

وزنیاک می‌گوید: «من معتقدم ایده‌های انقلابی هرگز حاصل مشورت‌‌های جمعی و کارهای تشکیلاتی نبوده است… توصیه‌ای به شما می‌کنم که ممکن است عمل کردن به آن دشوار باشد اما این توصیه را جدی بگیرید: تنها کار کنید، خودتان کار کنید، نه در یک گروه، نه در یک تشکیلات.»

دقت کنید ایدهٔ اصلی حرف وزنیاک این نیست که خودتان را از جمع جدا کنید و ایزوله شوید، بلکه منظور این است که برای پرورش ایده‌ها و افکار درونی‌تان زمان بگذارید و قدرت خلوت و تنهایی‌تان را دست کم نگیرید.

در خلوت فکر کنید و برای ایده‌هایتان زمان بگذارید، اما برای انتشار این ایده‌ها از دوستان، همکاران و شبکه سازانی که معتمد شما هستند کمک بگیرید. آن‌ها کمک می‌کنند لینک‌ها و ارتباطات مناسب برای توسعهٔ ایده‌تان را پیدا کنید.

۴. مارک زاکربرگ- هم‌بنیان‌گذار و مدیر ارشد فیسبوک

شاید مارک زاکربرگ جزو مشهورترین و معروف‌ترین کارآفرینان درون‌گرا باشد. سبک رهبری زاکربرگ از دیدگاهی که مورد بررسی ماست، بسیار شبیه استیو وزنیاک است.

زاکربرگ در کنار یک تیم کارآمد و عمدتاً برون‌گرا- از جمله شریل سندبرگ مدیر ارشد عملیاتی فیسبوک- قرار گرفته است. تلفیق این دو مدل (یعنی سبک درون‌گرا و برون‌گرا) منجر به نوعی رهبری متعادل در سازمان شده است.

زاکربرگ یک متفکر درون‌گراست و همین تفکر در خلوت است که منجر به ثمر دهی ایده‌های او شده است. او در دوران دانشجویی‌اش تا دیروقت بیدار می‌ماند و مشغول کد نویسی و توسعهٔ ایده‌هایش می‌شد. در حالی که هم‌زمان، دوستان و هم‌اتاقی‌های او مشغول خوش‌گذرانی و تفریح بودند.

زندگی در دنیای درونی و کار کردن در خلوت و تنهایی چیزی است که درون‌گرایان با آن راحت‌اند و همین باعث می‌شود روزی با ایده‌ای بزرگ و انقلابی از اتاق‌هایشان بیرون بیایند.

۵. ایلان ماسک- مدیر ارشد و طراح محصول در شرکت تسلا موتورز

در یکی از مصاحبه‌هایی که ایلان ماسک با مجله اینترنتی Business Insider داشت در مورد حضورش در عرصه‌های عمومی (مثلاً در همایش‌های بزرگ رونمایی از محصولات) در حوزه کسب‌‌و‌کار چنین توضیح می‌دهد:

«من درست مثل یک مهندس درون‌گرا هستم، پس قبول کنید باید خیلی تمرین می‌کردم تا روی صحنه بروم، محصول را معرفی کنم و دست و پای خودم را گم نکنم… به هر حال این چیزی است که از یک مدیر اجرایی ارشد انتظار می‌رود.»

[box type=”tip” radius= ]درسی که از ایلان ماسک می‌توانیم یاد بگیریم این است که هیچ ایرادی ندارد گاهی به عنوان یک درون‌گرا از منطقه امن خودمان خارج شویم و کاری را که لازم است برای رشد و پیشرفتِ جایگاه تجاری‌مان انجام دهیم.

و از همه مهم‌تر این‌که قرار گرفتن در یک جایگاه خاص در دنیای کسب‌و‌کار (مثلاً مدیر اجرایی ارشد) به معنی این نیست که من باید ترجیحات خودم را کنار بگذارم و شخص دیگری بشوم. به معنی این نیست که باید شخصیت و هویت خودم را تغییر بدهم.

من می‌توانم درون‌گرا باشم و در عین حال یک کارآفرین و یک مدیر اجرایی موفق هم باشم، بدون این‌که به خاطر کارم به خودم زیادی فشار بیاورم یا این که به خاطر درون‌گرایی‌ام خودم را محدود کنم و فکر کنم فقط در کارهای به خصوصی می‌توانم موفق باشم.

روزی نیست که ایلان ماسک درون‌گرا برای معرفی محصولات و خدمات شرکتش مصاحبه و سخنرانی نداشته باشد. او این کار را به خاطر کسب‌و‌کارش انجام می‌دهد و به محض این‌ که دوربین‌ها از روی صورت او کنار می‌رود او همان «مهندس درون‌گرا»یی است که همیشه بود.

[box type=”tip” radius= ]از ایلان ماسک می‌توانیم «تعادل» را یاد بگیریم. لازم نیست یک درون‌گرا برای موفق شدن در کسب‌و‌کار تبدیل به برون‌گرا بشود. فقط کافی است با شبکه‌سازی مناسب با افراد برون‌گرا، ایده‌های بیزینسی‌شان را توسعه و گسترش دهند و حمایت و لینک‌های لازم را برای این کار پیدا کنند.

پی نوشت: در زمینه درون‌گرا یا برون‌گرا بودن استیو جابز بحث‌های زیادی صورت گرفته است. اما عموماً کارشناسان تیپ‌شناسی در آمریکا (از جمله دیوید کِرسی) او را یک برون‌گرا (ENTP) می‌دانند.

[ آرسام هورداد ]

مدرس و پژوهشگر شخصیت‌شناسی و چیرگی | چیرگی یعنی خودِ منحصربه‌فردت را پیدا کنی و آن را به بهترین شکل به عالم عرضه نمایی

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *