زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۴ دقیقه
محبت کردن و مورد محبت واقع شدن جزو نیازهای مهم هر انسانی است. بخش مهمی از یک رابطه، داشتن احساسِ خوب است و یکی از راههای تجربهٔ این احساس خوب، محبت کردن به شریک عاطفی و بهطور کلی محبت کردن به اطرافیان و نزدیکان است.
به همین ترتیب، وقتی در یک رابطهٔ عاطفی مورد مهر و محبت طرف مقابل قرار میگیریم احساس رضایت عمیقی را تجربه میکنیم.
این بحث را میتوان فراتر از رابطهٔ عاطفی هم نگاه کرد. در واقع مهر ورزیدن به دیگری از ملزومات مهم یک ارتباط صمیمانه است.
همه ما میخواهیم عزیزانمان ما را درک کرده و دوست داشته باشند.
مهر ورزیدن، یک وضعیت احساسی و عاطفی است که وقتی از جانب دیگران به ما ابراز میشود به ما قوت قلب و اطمینان خاطر میدهد، درست مثل آغوش باز و پر احساس عزیزانمان.
[box type=”tip” radius=”5″]وقتی به کسی میگوییم فلانی آدم با محبتی است، منظورمان احتمالاً این است که طرف حواسش به اطرافیانش هست، با ناراحتی آنها ناراحت میشود و با خوشحالیشان شاد.
نکته جالب این جاست که تا حدی این ما هستیم که انتخاب میکنیم بهطور کلی با محبت باشیم یا نه و عشق و صمیمیتمان را به دیگران ابراز کنیم یا نه. صمیمی شدن یک انتخاب است (+).
–
مهارت، آموختنی است
حقیقت این است که «مهرورزی» را میتوان تقویت کرد، همدلی کردن با دیگران یک مهارت است و مهارت را میتوان آموخت. اگر چه بعضی از افراد ممکن است در یک مهارت بهتر از بقیه عمل کنند، اما به هر حال، هر کسی میتواند آن را یاد بگیرد. با محبت بودن هم از همین قاعده تبعیت میکند.
درست است که بعضی از تیپهای شخصیتی بهطور طبیعی با محبتتر و مهربانتر از سایرین دیده میشوند، اما حقیقت اینجاست که هر کدام از ما فارغ از تیپ شخصیتیمان، اگر تصمیم بگیریم میتوانیم این مهارت را بیاموزیم (مثل شطرنج، فوتبال و …)
البته همان طور که گفتیم، رشد این مهارت برای همه راحت نیست و همه افراد هم از این لحاظ در یک سطح قرار نمیگیرند.
–
همدلی در تیپهای شخصیتی MBTI
اگر بخواهیم بحث را از دید تیپهای شخصیتی MBTI نگاه کنیم، تیپهای ESTJ و ISTJ (و بهطور کلی STها) معمولاً افرادی تحلیلگر و واقعگرا هستند که نگاهی عینی و منطقی به مسائل و موضوعات دارند.
وقتی STها میخواهند به دیگران کمک کنند، بیش از این که به عواطف طرف مقابل توجه کنند و با او همدلی نمایند، سعی میکنند واقعاً گره کار او را باز کنند و دست او را بگیرند.
تلاش آنها در وهله اول این است که مشکل طرف مقابلشان را حل کنند و ممکن است خیلی اهل همدلی و شنیدن احساسات دیگران یا گفتن جملات دلگرمکننده به آنها نباشند.
البته یک نکته مهم را فراموش نکنید، STها مثل هر انسانی دیگری، احساسات و عواطف سایرین را میفهمند و مشکلی در «فهم» احساس دیگران ندارند، اما مسئله اینجاست که کمک کردن آنها به دیگران بیشتر جنبهٔ عینی دارد تا احساسی و صمیمانه.
[box type=”tip” radius=”5″]این تیپها برای حل بهتر مسئله، از نظر احساسی با موضوع فاصله میگیرند تا عینیت و قدرت تحلیلشان را از دست ندهند.
به همین دلیل ممکن است دیگران- بر اساس آن چه میبینند- این تیپها را افرادی خشک و بیاحساس ارزیابی کنند.
طبیعی است STها برای یادگیری و مسلط شدن روی مهارت همدلی باید انرژی بیشتری صرف کنند و البته دقت کنید که قرار نیست یک ST، مدل و شخصیتِ ذاتیاش را با این کار تغییر دهد، بلکه هدف فقط یادگیری یک مهارت است.
بنابراین در ادامه تعدادی راهکار مشخص برای تقویت مهارت همدلی و ابراز محبت به دیگران را برای STها (تیپهای شخصیتی ESTJ-ESTP-ISTJ-ISTP) ارائه میکنیم:
–
۱. سعی کنید خودتان را جای طرف مقابل قرار دهید
یکی از سادهترین اصولی که به شما کمک میکند احساس طرف مقابل را درک کنید و در نتیجه بتوانید همدلی مؤثری با او داشته باشید، این است که سعی کنید از دید او به مشکل نگاه کنید.
شاید اگر شما هم جای او بودید احساسی مشابهِ او را تجربه میکردید.
[box type=”tip” radius=”5″]ذهن STها در مشاهده جزئیات و واقعیتها فوقالعاده است، در نتیجه این تیپها به خوبی میتوانند متوجه تفاوت افراد مختلف با یکدیگر بشوند.
در عوض چیزی که شاید برای این تیپ سخت باشد، توجه به شباهتها و پیدا کردن موارد مشابه بین خودشان و دیگران است.
در این حالت شما باید به این شباهت بین انسانها توجه کنید: دقت کنید انسانها در درک احساسات مختلف مثل هم عمل میکنند، عشق، شادمانی، اندوه و افسردگی برای همه انسانها- کم یا بیش- وجود دارد.
در نتیجه دفعه بعد که ناراحتی کسی را دیدید بدانید که آنها هم مثل شما هستند و به همان اندازه ممکن است دچار درد و رنج و ناراحتی شوند.
در قسمت بعدی این بحث را ادامه خواهیم داد.
–
دیدگاه شما برای ما ارزشمند است، لطفاً به این نوشته رأی دهید:
[kkstarratings]
دسترسی آسان به مجموعه مقالات «درسنامه تیپشناسی»:
تیپهای شخصیتی: مقاله اول- باورهای نادرست در مورد ISFJها
تیپهای شخصیتی: مقاله دوم- خلاقیت در ISFJها چطور نمود پیدا میکند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله سوم- آیا ISFJها زود احساساتی میشوند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله چهارم- پرورش عملگرایی در تیپهای درونگرای شهودی (IN) (قسمت اول)
تیپهای شخصیتی: مقاله پنجم- راهکارهایی برای پرورش عملگرایی در تیپهای IN (قسمت دوم)
تیپهای شخصیتی: مقاله ششم- رفتار تکانشی چیست و چه ارتباطی به تیپ شخصیتی دارد؟ (قسمت اول)
تیپهای شخصیتی: مقاله هفتم- تیپ شخصیتی ENFP و راهکارهایی برای کنترل رفتار تکانشی (قسمت دوم)
تیپهای شخصیتی: مقاله هشتم- چهار عامل ایجاد کنندهٔ استرس در INFJها و روشهای مقابله با آنها
تیپهای شخصیتی: مقاله نهم- INFJها چطور باید جزئیات را مدیریت کنند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله دهم- مدیریت اختلاف در روابط برای تیپ شخصیتی INFJ
تیپهای شخصیتی: مقاله یازدهم- چه موقع INTPها باعث تعجب دیگران میشوند؟ (قسمت اول)
تیپهای شخصیتی: مقاله دوازدهم- تیپ شخصیتی INTP و رفتار منفعل-پرخاشگر (قسمت دوم)
تیپهای شخصیتی: مقاله سیزدهم- چگونه INFJها میتوانند رابطهٔ عاطفی سالمی را تجربه کنند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله چهاردهم- خطرات آرمانگرایی INFJها در رابطه عاطفی
تیپهای شخصیتی: مقاله پانزدهم- ENTP و ENFP چطور باید غول اهمالکاری را شکست دهند؟ (قسمت اول)
تیپهای شخصیتی: مقاله شانزدهم- تقویت مدیریت زمان برای تیپهای ENFP و ENTP (قسمت دوم)
تیپهای شخصیتی: مقاله هفدهم- راز شاد و موفق زیستن INFP چیست؟
تیپهای شخصیتی: مقاله هجدهم- چطور یک INTJ باید رابطهٔ عاطفی را به نقطه قوت تبدیل کند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله نوزدهم- بیش از اندازه کمک کزدن به دیگران چه خطراتی برای ESFJها دارد؟
تیپهای شخصیتی: مقاله بیستم- INFPها چطور میتوانند زندگی موفقی داشته باشند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و یکم- اشتباهات INTJها در رابطهٔ عاطفی
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و دوم- چطور یک ESFJ میتواند در کمکرسانی به دیگران حد و مرز بگذارد؟
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و سوم- تلهای که یک INFP ممکن است در آن گرفتار شود: انتظار بهترین لحظه!
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و چهارم- ویژگیهای رابطه عاطفی سالم برای تیپ شخصیتی INTJ
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و پنجم- چهار سبک مختلف کارآفرینی بر اساس تیپ شخصیتی (قسمت اول)
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و ششم- چهار تیپ شخصیتی کارآفرین (قسمت دوم)
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و هفتم- نکاتی در مورد پرورش مهارت همدلی برای تیپهای ESTJ و ISTJ
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و هشتم- ESFJها چطور بفهمند دارند بیش از اندازه به کسی کمک میکنند؟
تیپهای شخصیتی: مقاله بیست و نهم- راهکارهایی برای پرورش همدلی در تیپهای برونگرا و حسی (ES)
۳ دیدگاه
سلام من یه INTJ هستم و دوتا از صمیمی ترین دوستام ISTJ هستن…
خیلی جالبه ک دوتاشون همیشه میگن استرس زیادی دارن…مقدار استرس زیاد نیست…یعنی اینجوری نیست ک دستاشون سرد بشه و علائم جسمی براشون داشته باشه.
قضیه اینکه یه استرس همیشگی(ن در تمام روز ولی نسبت ب حالت عادی خیلی بیشتر) دارن…و همیشه ازم میپرسن ک بنظرت با این مشکلمون چیکار کنیم؟
این موضوع برای همه ی ISTJ ها وجود داره؟…و اگ اره راه حلش چیه؟…اصلا این تیپ در مواجهه با چ مواردی استرس میگیره؟
عالی بود، فقط نصفه موند با اشتیاق دنبال ادامه ش بودم ، من تیپم ESTJ هستش، واقعا همیشه وقتی دوستی یا کسی راجع به مشکلش حرف میزنه اولین واکنشی که نشون میدم اینه که تیکه به تیکه مشکلشو با کمک خودش باز میکنم و در نهایت راه حل هایی که میتونه اون مشکل رو حل کنه رو براش به نتیجه میرسم، اتفاقا در. ارتباط با یکی از دوستان احساسیم هم همیشه همین کار و میکردم و خیلی زمان بردتا متوجه بشم در خیلی از مواقع اون دوست برای بیان مشکلش اصلا دنبال راه حل نیست بلکه بیشتر دلش میخواد با صحبت کردن و درد. و. دل حال خودشو خوب کنه ، موضوعی که برای خود من بسیییییار غیر قابل درکه چون در رابطه با خودم یادم نمیاد با کسی راجع به مشکلم صرفا صحبت کرده باشم یعنی اصولا فقط با کسایی راجع به مشکلم حرف میزنم که بدونم راه حلی برای ارائه دارن !!! این هستش که خیلی کسب این مهارت که بخوام صرفا با همدردی و همدلی صرف به صحبت های کسی گوش بدم دشواره!!!
ممنون مینای گرامی،
تجربه بسیار جالبی مطرح فرمودید.
این هفته قسمت دوم این مقاله روی سایت قرار خواهد گرفت.
ممنون که با تیپشناسی نوین همراه هستید.
پیروز باشید