در مورد تیپ شخصیتی INFJ چه میدانید؟
تیپ INFJ در یک نگاه
افراد با تیپ شخصیتی INFJ اشخاصی مهربان و دلسوز هستند و با متانت و بهدور از هیاهو انگیزهبخش دیگران میشوند. آنها از اینکه به رشد و توسعه دیگران کمک کنند بسیار لذت میبرند. آنها به طور کلی افرادی آرمانگرا و خلاق هستند و قدرت تصور بالایی دارند. علاوهبراین INFJها اشخاصی تودار و حساس هستند.
تعدادی از کلمات یا عباراتی که توصیف خوبی از تیپ شخصیتی INFJ ارائه میدهند را با هم مرور میکنیم:
بااحساس، امانتدار، خلاق، بینش قوی، حساس، مصمم، وفادار، کلنگر، متعهد، تودار و شخصی، استعاری، انگیزهبخش دیگران، منظم، آرمانگرا، همدل، در جستجوی معنی، نمادگرا، تصویر ذهنی قوی، گرم اما متین، بابرنامه، مفهومپرداز، مشوق یکپارچگی و اتحاد، عمیق، بامحبت، فردگرا
عواملی که باعث استرس یا تحریک INFJها میشوند:
سطحینگری دیگران، محیط کاری انعطافناپذیر، بینظمی، نادیده گرفتن احساس من، تعارض، شلوغی زیاد، بدون آمادگی قبلی کاری را انجام دادن، تمام نشدن پروژهها، بیتصمیمی، منفیبافی دیگران، مورد انتقاد واقع شدن ایدههای من، بهخاطر اینکه دارم تفاوتی ایجاد میکنم از من قدردانی نشود، وقتی احساس کنم منظورم را درست نفهمیدهاند
تیپ شخصیتی INFJ در محل کار:
افرادی که ترجیحات شخصیتی آنها INFJ است مایلند در سازمانی با هدف و رسالت انسانی کار کنند، برای آنها مهم است که سازمانی که در آن کار میکنند اعتبار و آوازهای نیک داشته باشد و اعضای تیم نسبت به کاری که انجام میدهند متعهد و امانتدار باشند. آنها دوست دارند خدمات یا چارچوبهایی نوآورانه طراحی کنند و در طراحی و خلق این سیستمها رویکردی جدید را لحاظ میکنند. از طرفی INFJها انگیزه زیادی برای کمک کردن به دیگران دارند، آنها دوست دارند به سایر انسانها کمک کنند تا به عمیقترین نیازهای معنویشان پاسخ دهند و از این طریق به رشد و تعالی دیگران کمک میکنند. این تیپ دوست دارد محیط کارش فضایی دوستانه و صمیمی داشته باشد و به آنها اجازه دهد تا با دیگران روی کارها و پروژهها مشارکت داشته باشند و بتوانند در مورد کار خودشان بازخورد دهند. البته استقلال کاری هم برای این تیپ مهم است و INFJها دوست دارند فضای شخصی کافی برای کار کردن روی پروژهها را هم داشته باشند. علاوه بر این INFJها دوست دارند خودشان کارهایشان را زمانبندی و برنامهریزی کنند تا از این طریق امکان مرتب کردن ایدههای خودشان را هم داشته باشند. این تیپ به احتمال زیاد جذب مشاغلی در حوزه تدریس و آموزش، فعالیتهای اجتماعی و مشاغل هنری میشود.
بسیاری از INFJها اظهار داشتهاند معمولاً تصویری از کاری که باید انجام دهند در لحظه به ذهنشان خطور میکند و بعد از اینکه آن را به خوبی تحلیل کردند میتوانند با دقت در مورد ایدهشان با دیگران صحبت کنند. زمانی که INFJها به طور شخصی در مورد موضوعی به قطعیت برسند تغییر دادن نظر آنها دشوار است. انگیزه اصلی آنها این است که بتوانند تغییری مثبت در دنیای اطرافشان ایجاد کنند.
برخی از مشاغل جذاب برای INFJها
پژوهشگر علوم اجتماعی، نویسنده، پزشک، مهندس پزشکی، جراح، آسیبشناس، پژوهشگر، طراح انیمیشن، گرافیست، طراح داخلی
INFJها و رهبری
افراد با تیپ شخصیتی INFJ در مجموع ۲ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. از نظر جایگاه رهبری، یکونیم درصد رهبران تیپ شخصیتی INFJ دارند. تعداد کم INFJ در جایگاه رهبری نباید ما را به این اشتباه بیندازد که این تیپ مهارت رهبری کردن ندارد، بلکه در صورت لزوم آنها رهبران فوقالعادهای هستند. زمانی که این تیپ در جایگاه رهبری قرار میگیرد میتواند از قابلیتهای خودش برای دیدن تصویر بزرگتر رویدادها و توجه به احتمالات بلندمدت استفاده کند. علاوه بر این INFJها کاملاً متوجه تأثیر تصمیمات روی سایر اعضای تیم هستند.
استرس و INFJها
در فاز اولیه استرس INFJها تصور میکنند همه افراد علیه آنها هستند و در نتیجه خودشان را از بقیه کنار میکشند. در چنین شرایطی ممکن است این تیپ استرس را بهصورت بدنی و فیزیکی هم تجربه کند، آنها ممکن است عصبانی شوند و ناگهان به جزئیاتی خاص متمرکز شوند.
INFJها و روابط شخصی
یکی از نقاط قوت و مواهب تیپ شخصیتی INFJ این است که میتواند به صورت شهودی درک خوبی از ارتباطات انسانی داشته باشد و متوجه معانی پیچیده و عمیق شود. آنها اغلب متوجه احساسات شریک عاطفی، والدین و دوستان نزدیکشان میشوند. گاهی اوقات دیگران INFJها را افرادی رازآلود میبینند، دلیل این موضوع این است که این تیپ شهود عمیق و درونیاش را تنها با تعداد محدودی از افرادی که کاملاً به آنها اطمینان دارد درمیان میگذارد.
منبع: mbtionline.com
منبع عکس: truity.com
۷ دیدگاه
Finally this perfectionism will kill me
سلام آقای هورداد. من یک infj هستم(۲۱ساله) واقعا هیچ کس اینقد خوب و دقیقinfj رو تحلیل نکرده بود.خیلی ممنونم ازتون.کلمه به کلمه ش رو قبول دارم. امیدوارم پیاممو بخونین و منو راهنمایی کنین❤️ من کنکورتجربی دارم.متاسفانه ۳ساله پشت کنکورم.دلیل اصلیش خانوادمه که درک نمیکنن و خونه همیشه شلوغه و هیچکس حواسش نیست منم آینده دارم. تمام این سالا چون دلم میسوخت برای خواهر برادرای بزرگترم، وقتی اونا میرفتن سر کار، بچه هاشون پیش من بودن و نمیتونستم بخونم. استرس نخوندن هرروز بیشتر میشد ولی از یه طرف هیچی بهشون نمیگفتم و فقط تحمل میکردم که مبادا ناراحت شن. حالا بعد این همه سال حرفامو گفتم(هرچند محکوم شدم به بداخلاقیو…) الان که میخوام بخونم درسته شرایطم تغییر نکرده و وضعیت خونه و خونواده همونه ولی میخوام بخونم هرطور شده(البته بگم من دبیرستان تیزهوشان بودم. تو آزمونای آزمایشی هم چون اوضاع خونه خوب نبود همیشه ساعت مطالعه م پایین بود ولی ترازام خوب بود و بقیه فک میکردن دروغ میگم تو ساعت مطالعه م!).یه مشکل بزرگ دارم خیلی به اتفاقای اطرافم و کارایی که باید در آینده انجام بدم فک میکنم.مثلا کودکان کار رو که میبینم زیاد میرم تو فکر تا ماهها یادم نمیره. اصلا گریه م میگیره که نمیتونم کاری کنم. احساس میکنم ۳سال زندانیم و عقب افتادم از کمک بهشون. تو خونه همش فکرم درگیر این چیزاس. دفترچه م پرشده از ایده هایی که برای بعد کنکور دارم. کنکوری که هیچوقت تموم نمیشه. چطور باید کنترل کنم؟ همیشه همینطوری بودم ولی از یه جایی به بعد دیگه پررنگتر شد همه چی. کارای دیگه که انجام میدم مثلا چون دفتربرنامه ریزی قلمچی قشنگ نبود(!) خودم پلنر طراحی کردم چون به ذهنم رسید و تا انجامش نمیدادم نمیتونستم بخونم 😐 خیلی دارم خلاصه میکنم حرفامو ولی بازم طولانی شده ببخشید.چطور میشه با شما در ارتباط بود؟ من پیش روانشناس رفتم گفت افسردگی داری ولی من افسرده نیستم اگه این افسردگیه پس من از خیلی سال پیش افسرده بودم ینی؟مشاور کنکور داشتم ولی کمک خاصی نمیتونه بکنه و اصلا من درمورد این موضوعا حرف نزدم و نمیشد بزنم. به نظرتون من چیکار کنم؟ نیاز به مشاور دارم؟ بازم تشکر میکنم از مقالات واقعا مفیدتون🌹
سلام به شما زهرای گرامی، ممنونم که تجربهتون برای من نوشتید
پیشنهاد میکنم این دو کتاب را از انتشارات ارجمند مطالعه بفرمایید: درمان نگرانی: هفت گام برای غلبه بر نگرانی و مسیر توجهآگاهی تا شفقت با خود.
کافی است افکارتان را مدیریت کنید و به جای صرف زمان زیاد برای فکر کردن به دغدغهها و نگرانیها، اقدامی مؤثر برای رفع آنها انجام دهید.
لطفا کتابها را مطالعه کنید و از مجدداً از احساس و تجربهتان برایم بنویسید.
شاد باشید
بسیار خب پس سوالم رو همینجا مطرح می کنم. بنده به تازگی متوجه شدم که یک infj هستم. همونطور که می دونید، کارکرد غالب intj ها و infj ها Ni هست. پس به نوعی متوجه هستم که تقزیبا Ni چیست و چطور کار می کنه؛ اما از اونجایی که شما هم یک intj هستید و تجربه های بیشتری از من دارید، از طرفی هم در mbti تخصص دارید، ازتون در خواست دارم این سوالی که می خوام بپرسمو بی جواب نگذارید. خیلی سایت ها و روان شناسا معتقد هستن که حضرت عیسی یک infj هست. با یک بررسی نسبی و زندگینامه حضرت محمد شاید به این نتیجه برسیم که او هم یک infj بوده. پس کارکرد غالبش Ni بوده. احتمال این موضوع وجود داره، که چیزی که پیامبر و همه به عنوان وحی می شناسیمش در واقع همون Ni بوده باشه؟ ممکنه ایشون از اون جایی که مثل تمامی infj ها و intj ها نمی دونسته که ایده هایش از کجا نشات می گیره، به این نتیجه رسیده بوده که افکاری که به سرعت از ناخودآگاهش بهش میرسه، از خودش نیست و تمامی اینها از طرف خدا بهش وحی می شده؟! البته این رو هم ذکر کنم که قصد توهین به اعقاید هیچکس نبوده و نیست.
سلام به شما علی عزیز
من تاکنون رابطهٔ معناداری میان این موضوع و نظریه Type برقرار نکردهام، لذا نظری در این باره ندارم.
شاد و سربلند باشید
سلام آقای هورداد
من یک سوالی رو برای شما در تلگرام مطرح کردم اما شاید چون بقیه ممکن بود اینجا نسبت به سوال من جبهه گیری کنن و شاید شما نمی تونستید به راحتی پاسخ بدید در تلگرام مطرح کردم چند وقتی هست که برای جواب دادن شما منتظرم اما هنوز پیامی دریافت نکردم ممنون میشم که اگه نگاهی به سوال من هم بیندازید
سلام به شما علی گرامی
فعلا بهترین و متمرکزترین محل برای پاسخگویی به سؤالات سایت است، در نتیجه اگر پرسشی داشته باشید میتوانید در سایت مطرح کنید.
شاد باشید