زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۶ دقیقه
الگوی رفتاری قاطعانه (جرئتمند) به چه معنی است؟ چه نوع رفتاری از نظر شما رفتار قاطعانه است؟ آیا شما فرد قاطعی هستید؟
آیا قاطع بودن به معنی این است که هر لحظه و در هر شرایطی برای به دست آوردن حق و حقوقمان پافشاری و مبارزه کنیم؟ یا معنی وسیعتری دارد؟
شاید هم معنی الگوی رفتاری جرئتمندانه این باشد که بدانم کِی باید روی حقوق خودم پافشاری کنم و کِی نیازها و خواستههای دیگران را در اولویت قرار بدهم.
وقتی رئیس یک شرکت درست در آخرین لحظات وقت اداری در آخر هفته، انبوهی از مسئولیتها را بر عهده کارمندش میگذارد و از او میخواهد که حتماً تا شنبه همه کار را تحویل دهد، آیا میتوان این رئیس را فردی جرئتمند داست؟
شناسایی نشانههای الگوی رفتاری قاطعانه همیشه هم کار سادهای نیست. علت این است که معمولاً مرز باریکی بین «رفتار قاطعانه» و «رفتار پرخاشگرانه و ظالمانه» وجود دارد.
این دو نوع رفتار با هم فرق دارند. اگر چه مرز باریکی بین آنهاست. پیش از هر چیز بهتر است ابتدا با تعاریف این دو سبک یا مدل ارتباطی آشنا شویم:
چه رفتاری را قاطعانه مینامیم؟
رفتار قاطعانه مبتنی بر رسیدن به «تعادل» است. کسی که رفتارش بر مبنای الگوی جرئت ورزی است، نسبت به نیازها و احتیاجات خودش آگاه است و برای برآورده کردن آنها تلاش میکند، اما در عین حال نسبت به حق و حقوق و نیازهای دیگران نیز آگاهی دارد.
فرد جرئتمند میداند چه میخواهد و خواستهاش را به طور شفاف بیان میکند. اما این را هم میداند که لزوماً قرار نیست به هر طریقی و تحت هر شرایطی به خواستهاش دست پیدا کند.
نشانههای رفتار پرخاشگرانه چیست؟
رفتار پرخاشگرانه مبتنی بر رسیدن به «پیروزی» به هر قیمتی است. در چنین وضعیتی فرد معمولاً هر کاری لازم باشد برای رسیدن به خواسته خودش انجام میدهد. به هر قیمتی میخواهد درستی حرف خودش را به دیگران ثابت کند و بگوید: این من هستم که درست میگویم.
در این وضعیت فرد خواسته خودش را- بدون اینکه به نیازهای دیگران توجه کند- بر خواستهها و نیازهای دیگران مقدم میشمارد.
فرد پرخاشگر اهل مذاکره نیست و به نیاز دیگران گوش نمیکند. در حالی که فرد جرئتمند به خواسته دیگران هم گوش میدهد و آماده مذاکره و گفتگو کردن با آنهاست.
برگردیم به مثال ابتدای این مقاله. با توجه به تعاریف، رئیسی که بدون توجه به موقعیت و شرایط کارمندش، درست نزدیک تعطیلات آخر هفته انبوهی از وظایف و مسئولیتها را بر عهده او میگذارد در واقع از الگوی رفتار پرخاشگرانه پیروی کرده است.
درست است که او باید به فکر انجام شدن کارهای سازمان یا شرکت خودش باشد، اما واگذار کردن این کارها و مسئولیتها در زمانی نامناسب و بدون توجه به حق و حقوق طرف مقابل نشان میدهد که این رئیس ارزش و اهمیت چندانی برای نیازهای کارمندانش قائل نیست.
نیازهای «من» مهم هستند، نیازهای شما هم همینطور!
کلید رفتار جرئتمندانه این است که همان قدر که به نیازهای خودمان توجه داریم و برای برآورده شدن خواستههای خودمان تلاش میکنیم، به احتیاجات دیگران هم واقف هستیم و میدانیم خواسته آنان چیست.
الگوی رفتاری قاطعانه (یا جرئتمندانه) مهارتی است که با تمرین و تکرار میتوان آن را آموخت و در موقعیتها و شرایط زندگی آن را به کار بست.
قدم اول برای داشتن رفتار قاطعانه، داشتن خودآگاهی و خودشناسی است. خودشناسی به شما کمک میکند در روابطتان ایجاد «ارزش» کنید و ارزشی که هر کس در روابط و زندگیاش وارد میکند منحصر به فرد است و ممکن است شبیه دیگران نباشد.
به همین دلیل است که خودشناسی مهم است. قبل از هر چیز باید بدانم من چه ارزشی را میتوانم به زندگی و روابطم اضافه کنم و در ارائه کدام مجموعه از ارزشها توانمند هستم.
ذهنیت فردی که رفتار قاطعانه دارد چگونه است؟
رفتار قاطعانه به شما کمک میکند به اعتماد به نفسی که در روابط، کار و زندگیتان لازم دارید دست پیدا کنید. در مجموع افرادی که رفتاری قاطعانه دارند در نشان دادن ویژگیهای زیر مشترک هستند:
- آنها برای رسیدن به شرایط «برد-برد» تلاش میکنند. این افراد ارزشهای طرف مقابلشان را هم میبینند و میتوانند نقاط مشترک را پیدا کنند و به توافقی دوجانبه برسند.
- مهارت حل مسئله دارند. ذهنیت آنها معطوف به پیدا کردن بهترین راه حل ممکن از دل هر موقعیت است و اطمینان دارند که رسیدن به چنین راه حلی امکانپذیر است.
- با استرس فلج نمیشوند. این افراد سعی میکنند در چالشها همه کاری را که از دستشان بر میآید به بهترین نحو انجام دهند و ضمناً وقتی شرایط مطابق میل آنها پیش نمیرود نقش یک قربانی را بازی نمیکنند.
- اقدام کننده و اهل عمل هستند. این افراد در هر موقعیت معمولاً دست به کار میشوند و سعی میکنند اقدامی مفید برای تغییر اوضاع یا بهتر شدن شرایط انجام دهند.
بر خلاف تصور رایج، رفتار قاطعانه به معنی پایمال کردن و نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. بلکه کاملاً بر عکس است. کسی که الگوی رفتاری قاطعانه دارد، به خوبی میتواند خودش را جای دیگران بگذارد و از پنجره ذهنی آنها به مسائل و رویدادها نگاه کند.
در واقع رفتار قاطعانه، رفتاری به دور از انصاف نیست. قاطعیتی که در رفتار فرد جرئتمند وجود دارد در نتیجه اطمینان به خود و توانمندیهای خود است. در عین حال چنین فردی نسبت به نقاط ضعف خودش هم واقف است و با دیدی واقعبینانه به توانمندیهای خودش نگاه میکند.
کسی که رفتار قاطعانه را در خودش پرورش داده است، شخصیت محکمی دارد و با دیگران با احترام و انصاف رفتار میکند. دیگران نیز به این فرد احترام میگذارند و او را به چشم یک «رهبر» نگاه میکنند. مردم دوست دارند با چنین فردی همراه باشند و با او کار کنند.
قدم بعدی چیست؟
در قسمتهای بعدی در مورد راهکارها و نکاتی برای پرورش رفتار جرئتمندانه صحبت خواهیم کرد تا با هر تیپ شخصیتی که دارید بتوانید این مهارت را در خودتان پرورش دهید. دقت کنید تیپ شخصیتی MBTI ترجیحات ما را اندازه میگیرد و ما را برای پرورش مهارتهای جدید محدود نمیکند.
بنابراین فارغ از هر تیپ شخصیتی که دارید میتوانید روی پرورش هر مهارتی، از جمله مهارت قاطعیت یا جرئتمندی کار کنید.
در انتهای این مقاله و قبل از اینکه کمی در مورد مفهوم جرئتمندی عمیقتر شویم، برگردیم به پرسشهایی که در ابتدای بحث مطرح کردیم، لطفاً نظرات خودتان را در قسمت ارسال دیدگاه برای ما بنویسید. چه نوع رفتاری از نظر شما رفتار قاطعانه محسوب میشود؟ آیا شما خودتان را فرد قاطعی میدانید؟ آیا تجربهای از رفتار قاطعانه در خودتان یا دیگران دارید؟
توجه: لطفاً تیپ شخصیتی خودتان را هم ذکر کنید تا تصویر بهتر و حقیقیتری از تیپهای شخصیتی MBTI در ذهن شکل بگیرد.
۱. حق و حقوق خودتان را بشناسید و برای آن ارزش قائل باشید
یکی از باورهای صحیح که باید با افکار نادرستِ احتمالیتان جایگزین کنید این است: بپذیرید که حق و حقوق شما، افکار، اندیشهها، احساسات و نیازهای شما درست به اندازه نیازها، افکار و احساسات دیگران، مهم و ارزشمند است.
اما از طرفی این را هم بپذیرید که نیازها، افکار و احساسات شما، ارزش یا اهمیتش بیشتر از سایرین نیست. درست به همان میزان که نیازها و خواستههای شما مهم است، دیگران هم خواستههایی دارند که مهم و ارزشمند است.
سعی کنید در هر موقعیتی حق و حقوق خودتان را بشناسید و نسبت به رعایت آن حساس باشید.
این باور را در خودتان تقویت کنید که شما شایسته این هستید که دیگران با احترام و ادب با شما رفتار کنند.
بیش از اندازه و بدون دلیل عذرخواهی نکنید.
۲. خواسته و نیازتان چیست؟ برای برآورده شدن نیازتان پیگیری کنید!
برای پرورش رفتار قاطعانه منتظر این نشوید که دیگران متوجه نیازها و خواستههای شما بشوند و بعد از سر دلسوزی یا علاقهمندی به شما خواستههایتان را برآورده کنند. در این صورت ممکن است تا همیشه منتظر بمانید و هیچ اتفاقی هم نیفتد!
این باور را در خودتان تقویت کنید که اگر میخواهید فعالیتهایتان مؤثر و هدفمند باشد و به نتیجه مطلوب برسید، لازم است نیازها و خواستههای شما برآورده شده باشد.
نیازهای شما باید برآورده شود، اما این به منزله زیر پا گذاشتن خواستهها و حقوق دیگران نیست. روشهایی پیدا کنید که بدون پایمال کردن حقوق دیگران به خواستههایتان برسید.
۳. نگران واکنش دیگران نباشید، روی رفتار خودتان کار کنید
خودتان را مسئول واکنشهای احتمالی دیگران ندانید. نگران این نباشید که دیگران در مقابل رفتار جرئتمندانه شما چه واکنشی نشان خواهند داد. تنها چیزی که در ارتباطات در کنترل و اختیار شماست، رفتار خودتان است.
تا زمانی که شما با رفتار قاطعانهتان، نیازهای دیگران را پایمال نکردهاید لزومی ندارد نگران واکنش آنها باشید و این حق را دارید که خواسته خودتان را مطرح کنید و نیازتان را بگویید.
۴. مسئولانه بازخورد بدهید، به احساس طرف مقابل هم توجه کنید
اگر میخواهید پاسخ منفی بدهید، یا بازخوردی منفی به دیگران بدهید روی کلماتتان دقت کنید. سعی کنید لحن شما متعادل، معقول و دوستانه باشد و به طرف مقابل بازخوردی «سالم» بدهید.
اشکالی ندارد اگر به خاطر چیزی عصبانی شدهاید. احساس عصبانیت را در خودتان سرکوب نکنید و بپذیرید که چیزی شما را عصبانی کرده است. اما همیشه رفتاری محترمانه داشته باشید و از ادب خارج نشوید.
چیزی که در ذهن دارید را صراحتا بیان کنید، اما کاملاً باید مراقب احساس طرف مقابلتان هم باشید. باید خودتان را نسبت به احساس طرف مقابل مسئول بدانید اما خودتان را سانسور نکنید. حرفتان را در کمال ادب و احترام به طرف مقابل بیان کنید.
مراقب باشید بیش از اندازه احساساتی نشوید. عواطف خودتان را کنترل کنید.
از حق و حقوقتان دفاع کنید و اجازه ندهید دیگران حقوق مسلم شما را نادیده بگیرند، در صورت لزوم اعتراض خودتان را ابراز کنید.
۵. انتقادات و تعریف و تمجیدهای دیگران را بپذیرید
اگر دیگران از شما تعریف و تمجید میکنند نگویید نه، این لطف شماست یا من واقعا اینقدر خوب نیستم! به سادگی از آنها تشکر کنید.
این را بپذیرید که شما هم مثل هر کس دیگری ممکن است دچار اشتباه شوید. در عوض برای جبران از دیگران کمک بگیرید و اشتباهتان را جبران کنید.
اگر دیگران از شما انتقادی میکنند یا بازخوردی منفی دریافت میکنید، آن را با احترام بشنوید. اگر احساس میکنید نقد طرف مقابل منصفانه نیست و شما آن را قبول ندارید این را محترمانه اعلام کنید و مخالفتتان را نشان دهید. اما مراقب باشید رفتاری دفاعی، احساسی و از روی عصبانیت و پرخاش از خودتان بروز ندهید.
۶. هر جا لازم است، جواب منفی بدهید
هر کسی جنبه و ظرفیتی دارد. خوب است ظرفیت خودتان را افزایش دهید، اما به هر حال این جنبه و ظرفیت نباید نامحدود باشد! حتما نقطهای هست که ظرفیت و تحمل ما تمام میشود. این نقطه که همان حد و حدود جنبه شماست را بشناسید و اگر احساس کردید دیگران دارند زیادهروی میکنند واکنش نشان دهید.
این باور را در خودتان تقویت کنید: شما نمیتوانید همه را از خودتان راضی و خشنود کنید و قرار هم نیست برای خوشحال کردن دیگران هر کاری انجام دهید. با این مسئله کنار بیایید.
از نظر ذهنی دنبال راه حل برد-برد باشید.