مطالب پیشنهادی:

آرمان‌گرا و کسب‌و‌کار

زمان تقریبی برای مطالعه این مقاله: ۶ دقیقه

از مقاله قبلی بحثی را در مورد روحیات افراد آرمان‌گرا آغاز کردیم و به طور اختصاصی در مورد دیدگاه و نگرش این افراد به حوزه کسب‌و‌کار صحبت کردیم. ضمنا سعی داشتیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا فضای کسب‌و‌کار برای افراد تیپ آرمان‌گرا مناسب است و این افراد می‌توانند در کسب‌و‌کار موفق باشند یا خیر. در این قسمت می‌خواهیم این بحث را دامه دهیم و ببینیم برای این که یک فرد آرمان‌گرا در حوزه کسب‌و‌کار موفق باشد باید به چه مواردی توجه کند.

حتما به خاطر دارید که این مقاله ترجمه‌ای است از نوشتار خانم Mikayla Gowaty با تیپ شخصیتی INFJ.

من معتقدم آن چه در قسمت قبل گفتیم کم و بیش داستان همه NFهاست به همین دلیل چند نکته کوچک را متذکر می‌شوم:

*-* *-* “۴۵”]

۱. با یک هدف (مأموریت) وارد بازارکار شوید

وقتی از مأموریت صحبت می‌کنم لزوماً منظورم تهیه کفش برای کودکان آفریقایی یا نجات حیوانات در حال انقراض نیست، بلکه منظورم این است وارد شرکتی شوید که خودش را متعهد به خدمت‌رسانی به مشتریان می‌داند و خدمات با کیفیتی را به مردم ارائه می‌دهد.

[box type=”tip” radius=”5″]محصول یا خدماتی که شما به ارائه کردنش افتخار کنید به طوری که کار کردن در آن سازمان باعث غرور و سربلندی شما باشد. خصوصاً خدماتی که باعث شود تغییراتِ مثبت در زندگی مشتریان را به وضوح مشاهده کنید.

بیشتر تجربهٔ کاری من با استارتاپ‌ها (کسب‌و‌کارهای نوپا) بوده است. خوبی استارتاپ‌ها برای NFها این است که به شما استقلال و آزادی عمل کافی برای بروز خلاقیت و مستقل فکر کردن می‌دهد.

علاوه بر این در یک استارتاپ معمولا نقش‌ها حد و مرز دقیقی ندارد به همین دلیل می‌توانید در حد توانتان چند نقش و مسئولیت را قبول کنید و به این ترتیب به رشد سازمان کمک کنید همین باعث می‌شود از چند جهت احساس مفید بودن کنید.

داشتن نقش و مسئولیت تأثیرگذار در سازمان برای NFها یک نیاز مهم و راضی‌کننده است. فقط نکته‌ای که باید به آن دقت کنید این است که حواستان باشد که استارتاپ نیازهای مالی شما را به خوبی تأمین کند، چون گاهی اوقات استارتاپ‌ها از نظر مالی وضعیت چندان خوبی ندارند. در صورتی که احساس می‌کنید نیازها مالی شما برآورده نمی‌شود می‌توانید به کار کردن در یک سازمان بزرگ‌تر فکر کنید.

*-* *-* “۴۵”]

۲. با تمام عشق و علاقه‌تان کار کنید

شاید فکر کنید که: «عشق من خودِ کسب‌و‌کار است». اما واقعاً تفاوت وجود دارد بین وقتی که در شرکتی کار می‌کنید که خدمات آن اصلاً برای شما مهم نیست، یا وقتی که در شرکتی کار می‌کنید که عاشق خدمات و محصولاتش هستید و به آن‌ها ایمان دارید.

[box type=”tip” radius=”5″]NFها در مورد عشق و علاقه‌شان نمی‌توانند دروغ بگویند یا خودشان را سرگرم کاری کنند که از ته دل دوستش ندارند.

در نتیجه مشغول کاری شوید که از ته دل دوستش دارید، یا در شرکتی مشغول شوید که به خدمات و محصولاتش علاقه دارید.

اگر NF هستید فراموش نکنید که پول، به تنهایی برای انگیزه دادن به شما کافی نیست. انگیزهٔ خوبی است، اما برای شما کافی نیست. به همین دلیل اگر عاشق محصول یا خدماتی باشید که می‌فروشید، کارتان معنا و مفهوم پیدا می‌کند و برای شما رنگِ دیگری خواهد داشت.

داشتن هدف و معنا موقع کار کردن باعث می‌شود خودِ شما خدمات بهتری به مشتریان بدهید.

*-* *-* “۴۵”]

۳. بیش از اندازه درگیر اتفاقات محیط کار نشوید

این قسمت شاید سخت‌ترین بخش ماجرا باشد، اما همین که در آن خبره شوید دیگر فضای کسب‌و‌کار برایتان یک فضای خشن یا زمخت نخواهد بود.

شاید بتوان گفت خاصیت بیزینس و کسب‌و‌کار این است که افراد را به سمت رقابت، منفعت شخصی و پیشرفت سوق می‌دهد.

علاوه بر این در محل کار هم چالش‌هایی به وجود می‌آید که اجتناب‌ناپذیر است، مثلا ممکن است روزی رئیس شما حال خوشی نداشته باشد و عصبانی باشد، یا با یک مشتری ناراضی و عصبانی مواجه شوید.

[box type=”tip” radius=”5″]کاری که باید انجام دهید این است که این وقایع و اتفاقات ناخوشایند را به عنوان بخشی طبیعی از محیط کار بپذیرید و آن‌ها را شخصی نکنید، به خودتان نگیرید و احساس خودتان را بیش از اندازه به اتفاقات محیط کار گره نزنید.

البته این کار سختی است و زمان‌بر هم هست، اما به هر حال همین که از آن آگاه باشید و برای بهتر شدن در این زمینه تلاش کنید خودش کمک بزرگی است.

*-* *-* “۴۵”]

۴. جایی کار کنید که «احساسات» وجود دارد

کار کردن در یک سازمان بالا و پایین‌های خودش را دارد، یک روز درگیر کارهای مشتری هستید، یک روز باید به پروژه‌های آتی فکر کنید و روزی هم می‌بینید که از برنامه عقب افتاده‌اید و همه چیز از کنترل شما خارج شده است.

در محل کار بعضی روزها خوب و پرنشاط هستند، بعضی روزها راکد و خسته‌کننده و بعضی روزها بد و پر از استرس. اما همین که این احساسات در محل کار حضور دارند خودش نعمت بزرگی است.

بدترین اتفاق برای یک NF کار کردن در یک سازمان بی‌روح و خالی از احساسات است. یک NF ممکن است بسیار باهوش و توانمند باشد، اما در هر صورت عواطف برای او نقش اکسیژن را دارد، کار کردن و تعامل داشتن با بقیه انسان‌ها برای NFها یک ضرورت است.

به این نیاز توجه کافی نشان دهید.

*-* *-* “۴۵”]

۵. از قبل در مورد فرهنگ سازمانی محل کار تحقیق کنید

شاید این توصیه خیلی بدیهی به نظر برسد، اما با این حال مواردی هستند که لازم است تیپ‌های NF به آن‌ها توجه بیشتری نشان بدهند و قبل از اینکه وارد شغلی بشوند در مورد آن‌ها کاملاً تحقیق کنند.

شما قرار است برای سازمان یا شرکتی کار کنید که اهداف آن تماماً با آرمان‌ها و ارزش‌های شخصی شما هماهنگی دارد. در نتیجه هیچوقت شغلی را صرفاً به دلیل حقوق و مزایای بالای آن قبول نکنید.

شرکت‌ها و سازمان‌ها همه مثل هم نیستند و اولویت‌های مشابهی ندارند. برای بعضی از آن‌ها مسئله فروش محصول و کسب سود در اولویت است و به این موارد بیشتر از تجربه مشتری و رسیدگی به خواسته‌های مشتریان اهمیت داده می‌شود.

که در این صورت کار کردن در چنین سازمانی برای یک NF بدترین اتفاق ممکن است. چیزی که برای ما به عنوان یک NF مهم است احساسِ خوب مشتری و کیفیت خدماتی است که او دریافت می‌کند و کسب سود در اولویتِ بعدی قرار می‌گیرد.

سازمان‌هایی هم هستند که در آن‌ها عملکرد و دستاوردهای کارمندان در بالاتری درجه اهمیت قرار می‌گیرد. در این سازمان‌ها فضای رقابتی زیاد است و هر کس سعی دارد دستاورد خودش را بیشتر کند. چنین فضایی هم برای یک NF خط قرمز محسوب می‌شود و بهتر است این تیپ اصلاً به چنین سازمانی‌هایی ورود نکند.

[box type=”tip” radius=”5″]در عوض باید سازمان یا سازمان‌هایی را پیدا کنید که در آن روحیه جمعی و کار تیمی تشویق می‌شود و سازمان صادقانه به کیفیت محصولات و خدماتی که به مشتریان ارائه می‌کند اهمیت می‌دهد.

به محض اینکه سازمان ایده‌آلتان را پیدا کنید کیفیت‌ بالا و نقاط قوت شما بروز پیدا می‌کند. در هر صورت بپذیریم یا نه، هر کسب‌و‌کاری هدفش مشتریانش است. یعنی توجه به انسان‌های دیگر و این برای NFها بسیار ایده‌آل است.

مهم‌ترین دلیل رشد و سوددهی یک کسب‌و‌کار داشتن مشتریان وفادار و ارائه خدمات مطلوب به مشتریان است و این دو هدف با ارائه محصولات با کیفیت و ارزشمند محقق می‌شود.

NFها به دلیل هوش هیجانی بالایی که دارند می‌توانند ارزش بسیار زیادی را وارد فضای کسب‌و‌کار کنند. همینطور صداقت و انصاف آن‌ها در کسب‌و‌کار یک فاکتور مثبت است.

در نتیجه اگر سعی کنید روی نقاط قوت خودتان تمرکز کنید می‌توانید در کسب‌و‌کار به توفیقات بسیار بالایی دست پیدا کنید.

[divide]

امتیاز شما به این مقاله: [kkstarratings]

[divide]

مشارکت شما: اگر شاغل هستید در عمل از کدامیک از موارد فوق استفاده کرده‌اید و نتیجه گرفته‌اید؟ به نظر شما کدام مورد اهمیت بیشتری دارد؟ اگر تجربه‌ای مرتبط با موضوع این مقاله دارید خوشحال می‌شویم در قسمت کامنت‌ها و زیر همین مقاله این تجربه را با ما و بقیه دوستانتان به اشتراک بگذارید. بهتر است تیپ شخصیتی‌تان را هم ذکر کنید.

[ تیپ‌شناسی نوین ]

گروه تیپ‌شناسی نوین (تایپ‌شناسی) به سرپرستی آرسام هورداد به ارائه آموزش‌های نوین خودشناسی و توسعه فردی می‌پردازد

مطالب مرتبط

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۳ دیدگاه

  • A گفت:

    ممنون بابت مطالب خوبتون. خسته نباشید ☘️

  • A گفت:

    بنظر خود من که تیپ شخصیتیم INFJهست با عشق و علاقه کار کردن همیشه توی اولویت است. و دوم اینکه هوشمندانه و منطقی تصمیم بگیریم و خلاقانه و از ایده های ناب خودمان استفاده کنیم و همیشه از کار های بقیه الهام بگیریم و کارهایمان به روش خودمون و خلاقانه انجام بدیم که سبب پیشرفت و درامد خوب و همچنین رضایت مشتری حاصل میشود.

  • مرتضی گفت:

    سلام.
    متشکرم از مقاله خوبتون.
    هر کسی با شناخت ویژگی های شخصیتی خودش میتونه عملکرد بهتری داشته باشه.خود من infp هستم و قبل از این همیشه با خودم درگیری داشتم.اما وقتی ویژگی های شخصیت خودم رو شناختم با خودم کنار اومدم و روی نقاط قوت شخصیتم کار کردم.
    نکته ای که از مقالتون گرفتم نقته قوت nf ها در رازی نگه داشتن مشتری هست که در خود من هم وجود داره و از این به بعد به عنوان نقطه قوت بهش نگاه میکنم👌
    باز هم تشکر برای مطلب مفیدتون🌺