۱۰ دیدگاه

• علی شنوایی گفت:

  08/01/1402 در 23:22

  در این مقاله بیشتر به ویژگی های مثبت تیپ های شخصیتی در یک رابطه عاطفی اشاره شده بود تا عاشق شدن تیپ ها ( عنوان مقاله ) لطفا درباره این که هر تیپ عاشق چه ویژگی هایی در فرد مقابل می شود در این مقاله یا مقاله ای دیگر بیشتر توضیح دهید.

  پاسخ
• Rey گفت:

  05/12/1400 در 21:41

  من تا جایی که میدونستم و تست انجام دادم ISFP هستم و تمام نکاتی که تا الان درباره این تیپ شخصیتی خونده بودم با من سازگار بود ولی در این مورد فکر میکنم بیشتر شبیه به ارمان گرا ها هستم تا تجربه گرا ها … یعنی ممکنه تیپ شخصیتیم ISFP نباشه ؟

  پاسخ
• Sam Faris گفت:

  27/04/1400 در 13:44

  بسیار جالب و درست بود ، من تیپ شخصیتم INTP هست ، و واقعا حتی در دوران بچگی چه از نظر عاطفی یا چه از نظر اجتماعی همیشه جذب آدمای باهوش و متفکر میشدم ، الان هم که ۲۳ سالمه هنوز جذب آدمای متفکر میشم ، فارغ از چهره ، طرز صحبت ، گرایش ، دیدگاه و حتی جنسیت . و این بسیار درسته که خردگرا ها جدا از روابط عاطفی به دنبال همنشینی و صحبت در مورد علایقشون با یه همفکراشون هستند

  پاسخ
• مهدیه گفت:

  16/05/1399 در 23:00

  سلام آیا ممکن فردی عاشق یه دخترintjبشه یک پسرintjکه هرگز این حماقت رو نمی کنه و یه دختر into همیشه تنها می مونه چون هم اون به پسرانintj به عنوان یک دوست نگاه میکنه چون میدونه نمیشه بی دلیل کسی رو دوست داشت وهم پسرintj اغلب به خاطر اینکه زنانintj به نظرشان محدود شون میکنه و قدرت شون در مواردی برابری میکنه سمتintj نمیان یعنی میان و لی نه برای زندگی برای دوستی و اینکه یکی با اونا همدردی و همفکری کنه

  آخرش دخترintjتنها میمونه

  پاسخ
• عطریا گفت:

  16/01/1398 در 11:03

  من یک INFJ هستم.از بین کلیاتی که برای آرمان گرا گفته بودید همش برای من صادقه.همچنین فکر میکنم برای برقراری رابطه، یک آرمان گرایه دیگه خیلی برام مناسب تره. چون اگه طرف مقابل دیدگاه عمیق و مشابهی به عشق نداشته باشه میتونه من رو عمیقا دلسرد کنه. برای مثال حس میکنم خردگرا ها زیادی برای رابطه خشک هستند و تجربه گرا ها، مخصوصا از من که درونگرا هم هستم، انرژی زیادی میگیرند. من با اینکه دوستان زیادی با تیپ های مختلف داشته ام، تقریبا تمام کسانی با آن ها خیلی صمیمی شده ام و رابطه ایده آلی باهاشون برقرار کرده ام،ENFP بوده اند.

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    16/01/1398 در 12:12

    سلام و ممنونم از دیدگاه خوبتون،
    خب البته علاوه بر موردی که گفتید کمی تفاوت هم در رابطه برای حفظ پویایی لازم هست، خردگراها عمیق‌اند اما سیستماتیک نگاه می‌کنند. لزوماً نمی‌شود گفت خشک هستند مگر مهارتش را نداشته باشند. در کارگاه شخصیت‌شناسی توضیح کامل می‌دهم درباره pairing مناسب براساس type شخصیتی

    پاسخ
• بنفشه گفت:

  16/01/1398 در 01:16

  من INTP هستم. همانطور که گفتید در رابطه عاطفی الویتم بر یار هم فکر وفلسفی است. در ارتباط های جمعی ممکنه با خیلی شوخ و حاضر جواب باشم و شاید خیلی آقایان از مصاحبت هم لذت ببرند اما با کسی میتونم رابطه عاطفی برقرار کنم که جدی تر از این حرفای جمعی باشد… و بقول معروف حرف همدیگه رو بفهمیم. ممکنه نظرات خیلی ها را بشنوم و به نظرات احترام بذارم. اما در نهایت تصمیم گیرنده خودم هستم و حتی اگر نظرم با دیگران مخالف باشد، اگر به نتیجه برسم که راهم درست هست، راه و روشی خودم برایم ملاک عمل هست. زیاد تحت تاثیر هیجانات و افکار جمعی قرار نمیگیرم و اول خودم موضوع رو بالانس میکنم بعد تصمیم میگیرم

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    16/01/1398 در 09:57

    ممنونم از توضیحات خوبتون بنفشه گرامی

    پاسخ
• نارین، INFJ گفت:

  14/01/1398 در 23:10

  در مورد من درسته. لذت بردم.
  واقعا ما عاشق خودِ عشقیم. و به عاشقِ کسی‌بودن و تو‌ی رابطه‌بودن هم هیچ ربطی نداره.
  اما بعضی‌ها فکر می‌کنن ما نیازمندیم که خدمت کنیم. و با خدمت‌کردن حالمون خوب می‌شه.
  ما خدمت می‌کنیم که سهم خودمون رو انجام داده باشیم، چه برای دوست، خانواده، یا جامعه، یا… . اما منتظر همین خدمت و محبت صادقانه هم هستیم. که تو نود‌درصد ازمون دریغ می‌شه. و آدم‌ها ما و کارهامون رو یادشون می‌ره. و کمتر می‌شه از ما و کمک‌ها و بودن‌ها و یاری‌هامون حرفی بزنن و اسمی از ما بیارن.

  همین رمانتیک‌بودن و توجه و عشق و تعهد و شفافیت رو از یارمون هم انتظار داریم. ولی بقیه فکر می‌کنن ما عاشق خدمت‌رسانی‌ایم.
  این می‌شه که خود‌شیفته‌پروری اتفاق می‌افته. یا سوء‌تفاهم می‌شه.

  یه INFJ تا زمانی که خودش رو نمی‌شناسه، خیلی خراب‌کاری می‌کنه. تا زمانی که حق‌و‌حقوقش رو نمی‌دونه، خیلی باج می‌ده یا مهرطلبی می‌کنه و… . اما وقتی به‌خودش میاد و یاد می‌گیره لازمه چه‌جوری باشه و چه‌جوری رفتار کنه، مثل یه ستاره می‌درخشه.

  دیگه دوستانم هم مهارت‌های عاطفی درست و حسابی نداشته باشن، کم‌کم از خیر رابطه‌م باهاشون می‌گذرم. تازه اگه خیری داشته باشه اون رابطه‌ها… بیشتر متأسفانه خیر می‌رسونیم تا این‌که خیر ببینیم…

  واقعا با آدم‌هایی که هوش عاطفی پایینی دارن، یا اختلال خود‌شیفتگی دارن نمی‌شه دووم آورد. تمام انرژی آدم تموم می‌شه. هی نگاه می‌کنی می‌بینی روز‌به‌روز اطرافیانت حالشون بهتر می‌شه و تو داری تحلیل می‌ری.
  هر‌موقع خواستن براشون بودی، پا‌به‌پاشون رفتی، یه‌جوری درکشون کردی که هیچ روان‌پزشک و روان‌شناسی نتونسته در اون‌حد باشه براشون.
  و موقع نیاز خودت هیچ‌کس نیست که به دادت برسه، اگر هم باشن، انقدر بد کمک می‌کنن که بد‌تر آدمو می‌ریزن به‌هم و خراب‌کاری میکنن که نباشن بهتره.

  به‌نظر من INFJ‌ها خیلی خود‌شیفته‌پرور هستن. متأسفانه جوری رفتار می‌کنیم که دیگران فکر می‌کنن، شاهزاده و شاهزاده‌خانم هستن. و انگار وظیفه‌ست خوبی‌کردن بهشون.
  نمی‌گن شاید طرف مقابل خیلی احترام می‌ذاره و شأن خودش رو با رفتارش می‌رسونه. فکر می‌کنن خودشون خیلی خوبن که این‌جوری باهاشون رفتار می‌کنیم.
  این مشکل خیلی از INFJها بود که دیدم.
  و تو رابطهٔ عاطفی و رابطه‌های دوستی هم باعث می‌شه روز‌به‌روز تحلیل بریم.

  از دِق‌و‌دلی‌های یک آی‌اِن‌اِف‌جِی!
  😀

  پاسخ
  • آرسام هورداد گفت:

    14/01/1398 در 23:22

    ممنونم که تجربه‌تون را نوشتید نارین گرامی
    امیدوارم باز هم اینجا سر بزنید و نکته‌ای اگر به ذهنتون رسید برامون بنویسید

    پاسخ